چکیده:
در هماهنگی با رویکرد اصلی سایر نهادهای حقوقی در حفظ نظم جامعه، فلسفه مسئولیت مدنی نیز مبتنی بر جبران خسارت و فراهم نمودن حداکثر امکان اعاده وضع به حالت قبل از ورود ضرر و در نهایت دستیابی به نظم از دست رفته بنا شدهاست. در تحقق فلسفه مذکور، اهمیت رابطه سببیت از فرط بداهت کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست به نحوی که تصور میشود که اثبات عدم تقصیر باعث انتفای مسئولیت خوانده خواهدبود. صعوبت اثبات تقصیر ناشی از کثرت مجهولات در دعاوی مسئولیت مدنی پزشک و عدم اشراف خواهان دعوی مورد اشاره بر ظرایف صناعت طب – آنگونه که مورد انتظار نیز هست – باعث تمرکز مباحث حول محور تقصیر و غفلت از رکن رابطه سببیت شده است. در نتیجه، این تمرکز موجب افزایش دعاوی مردود مسئولیت مدنی پزشک و اخلال در فلسفه مسئولیت مدنی پزشک شدهاست. واقعیت این است که در حوزه مسئولیت مورد بحث، تقصیر، یگانه امکان احراز رابطه سببیت نمیباشد و امکان دارد پزشک، حتی بدون ارتکاب تقصیر به سبب ماهیت خاص امر طبابت، مسئول شناختهشود. چنین امری در سوابق فقهی و متون قانونی در دسترس میباشد.این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی میباشد و روش جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفتهاست.
In line with the main approach of other legal institutions for maintaining public discipline, the philosophy of civil liability is also based on compensation and providing the maximum possibility of restoring the situation to the previous state before the loss and finally achieving the lost discipline. Meeting the mentioned philosophy, the importance of causality relationship has been less considered from the beginning so that it has been thought that proving no fault will remove the defendant’s liability. The difficulty of proving fault caused by the multitude of unknowns in physician’s civil liability claims and lack of familiarity of plaintiff with medical subtleties- as expected - has caused the discussions to focus on the fault and neglect the element of causality relationship. Therefore, this focus has increased the rejected lawsuits of physician’s civil liability and has disturbed the philosophy of physician’s civil liability. The fact is that in the area of the discussed liability, fault is not the only possibility of authentication of causality relationship and it is possible for the physician to be recognized as liable even without committing the fault because of special nature of medicine. It is available in the juridical records and legal texts.This research is theoretical and research methodology is descriptive and analytical and data collection method is library research by referring to the documents, books and papers.
خلاصه ماشینی:
Year/NO: 1 Spring 2023 نقش تقصير در احراز رابطه سببيت در مسؤوليت مدني پزشک 4 فرهاد اسماعيلي١ حسن پاشازاده ٢ مختار نعم ٣ رحيم وکيل زاده تاريخ دريافت : ١٤٠١/١١/٢٢ تاريخ پذيرش : ١٤٠٢/٠١/٣١ چکيده در هماهنگي با رويکرد اصلي ساير نهادهاي حقوقي در حفظ نظم جامعه ، فلسفه مسؤوليت مدني نيز مبتني بر جبران خسارت و فراهم نمودن حداکثر امکان اعاده وضع به حالت قبل از ورود ضرر و در نهايت دستيابي به نظم از دست رفته بنا شده است .
واقعيت اين است که در حوزه مسؤوليت مورد بحث ، تقصير، يگانه امکان احراز رابطه سببيت نميباشد و امکان دارد پزشک ، حتي بدون ارتکاب تقصير به سبب ماهيت خاص امر طبابت ، مسئول شناخته شود.
با پيش بيني بند "ب " ماده ٢ و همچنين مواد ٢٥ و ٢٨ قانون ديات مصوب ١٣٦١ مبناي تقصير در اثبات مسؤوليت مدني پزشک از بين رفته و اقدامات درماني در قالب خطاء شبه عمد مورد بحث قرار گرفته است .
٢٧٥) بر همين اساس استاد شيخ محمد حسن نجفي نيز در بخش موجبات ضمان در ديه جواهر الکلام به نقل از شيخ طوسي در کتاب اجاره از مبسوط ، از ضامن بودن معلم بچه ها در صورت تنبيه صحبت کرده است و تاکيد نموده که چنين معلمي حتي اگر تقصير هم نداشته باشد، اگر سبب تلف شود، ضامن است زيرا اجير است .
به عبارت ديگر احراز رابطه سببيت بين فعل زيان آور پزشک و خسارت وارده محدود به عنصر تقصير است در حالي که طبق اصل مسؤوليت مدني به جهات ديگري نيز ميتوان اين رابطه را اثبات کرد.