چکیده:
واکنش شاخههای مختلف علوم انسانی به بحران زیستمحیطی، به شکلگیری مباحث میانرشتهای تازهای ازجمله زبانشناسی زیستمحیطی با زیرشاخههایش، اخلاق زیستمحیطی و نقد بومگرا در حوزة ادبیات منجر شد. نقد بومگرا که در نیمة دوم قرن بیستم شکل گرفت، به بررسی رابطة ادبیات و محیط فیزیکی میپردازد و ناقد بومگرا، دغدغههای زیستمحیطی را لحاظ میکند. این پژوهش با مطالعة بومگرایانة اشعار زنان هرمزگان در پی پاسخ به این پرسش است که «درونمایه و مضمون اصلی شعر زیستمحیطی زنان هرمزگان براساس نحوة نگرششان به طبیعت در راستای ادبیات و محیطزیست چیست؟ جامعة آماری مورد مطالعۀ این پژوهش، شعر تعدادی از زنان شاعر استان هرمزگان در دهة هفتاد و هشتاد است. این نوشتار با بررسی اشعار زیستمحیطی زنان این استان، به چگونگی استفاده از عناصر و تصاویر طبیعی در راستای تجلی رابطۀ انسان و طبیعت پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که عناصر زیستمحیطی در شعر زنان شاعر هرمزگانی نقش بارزی دارند و در این میان «دریا» و متعلقات آن از قبیل «موج»، «ساحل»، «لنگر» و امثال این موارد بیشترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است. درونمایة اصلی این اشعار مبتنی بر توصیف عناصر زیستمحیطی است؛ رویکرد درونگرا و احساسی زنان هرمزگانی بر جنبههای زیباییشناسانة دریا به عنوان مهمترین عنصر طبیعی زندگی در جنوب کشور متمرکز شده است. این زنان بدون اینکه به صورت مستقیم به بیان دغدغههای زیستمحیطی خود بپردازند؛ بر نقش انکارناشدنی این عنصر در تمام ابعاد زندگی مردم جنوب و لزوم تکریم و بزرگداشت آن تاکید کردهاند.
خلاصه ماشینی:
شاعران هرمزگان چه در دوران گذشته و چه در دوران معاصر چه در قالب های کهن و چه در قالب سپید از طبیعت اطراف خود بهره کافی را برده اند که در این راستا دریا و عناصر مربوط به آن بسامد بالاتری دارد و بعد از آن توجه شاعران و نویسندگان به نخل چه در ادبیات شفاهی و چه در شعر رسمی هرمزگان زیاد است، همینطور به آفتاب و عناصر بومی دیگر در ارتباط با موسیقی، آداب و رسوم ویژه هرمزگان و....
من دوباره آبی و آرام میشوی فردا , , و هم جزیره چه زیباست این که فردا تو کنار اسکله لنگر گرفته باشی و من, , بپرسمت که چه کردی، چه کردی آیا تو؟ (امینه دریانورد، هنوز چاپ نشده) وسعتی آبی شد و با خشم طوفان دوست بود, , , , با صدفها، ماهیان، از یک رگ و یک پوست بود (4، ص 46) لنگر انداختی و چشم همه دریا شد, , دل به طوفان که زدی معرکهای برپا شد (4، ص 48) در ادبیات کهن فارسی، دریا در معانی و مفاهیم مختلف همواره مورد استفاده شاعران و نویسندگان قرار گرفته است.
درونمایة اصلی این اشعار مبتنی بر توصیف عناصر زیستمحیطی است؛ رویکرد درونگرا و احساسی زنان هرمزگانی بر جنبههای زیباییشناسانة دریا به عنوان مهمترین عنصر طبیعی زندگی در جنوب کشور متمرکز شده است.
درونمایة اصلی این اشعار مبتنی بر توصیف عناصر زیستمحیطی است؛ رویکرد درونگرا و احساسی زنان هرمزگانی بر جنبههای زیباییشناسانة دریا به عنوان مهمترین عنصر طبیعی زندگی در جنوب کشور متمرکز شده است.