چکیده:
در بسیاری از آثار منظوم عاشقانه کارکردها و کنشهای رفتاری زنان، پیشبرندهی روند داستانها هستند. بررسی منظومهی عاشقانهی ویس و رامین نشان میدهد که زنان در این منظومه نیز دارای بیشترین کارکرد هستند. شخصیتهای مرکزی در این داستان، زنانیاند که به خاطر زیبایی ظاهریشان بیشترین و برجستهترین نقش را دارند. پرداختن به این جنبه از نقش زنان باعث شده است تا دیگر کارکردهای رفتاری آنان در جامعه، از جمله فعّالیّتهای سیاسی، اقتصادی و حتی زندگی زناشویی بسیار کمرنگتر جلوه کند.
در این مقاله با بیرون کشیدن زوایای مختلف رفتارهای شخصیتی زنان، به تحلیل روابط آنها در روند داستان پرداختهایم؛ تحلیلی که کارکرد نقش معشوقگی را در بیشترین کاربرد خود نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
بررسی منظومهی عاشقانهی ویس و رامین نشان میدهد که زنان در این منظومه نیز دارای بیشترین کارکرد هستند.
پرداختن به این جنبه از نقش زنان باعث شده است تا دیگر کارکردهای رفتاری آنان در جامعه، از جمله فعّالیّتهای سیاسی، اقتصادی و حتی زندگی زناشویی بسیار کمرنگتر جلوه کند.
هدف تحقیق با توجه به اینکه زن همواره به عنوان یکی از مهمترین ارکان منظومه ویس و رامین مطرح بوده است و همچنین از آنجا که نقدو بررسی وتحلیل شخصیت و جایگاه زن در این منظومه، موضوعی است که با وجود اهمیت بسیار تاکنون به صورت جدی مورد تحقیق و تفحص قرار نگرفته است، لذا با انجام این تحقیق علاوه بر اینکه کیفیت و کمیت حضور و نقش زن در این منظومهی غنایی تعیین و تبیین میشود، زمینه برای انجام تحقیقاتی از این دست نیز فراهم میگردد.
تحلیل روابط شخصیتهای زن منظومهی ویس و رامین در این منظومه معشوقگی پررنگترین نقش را در میان نقشی که زنان میتوانند به عناوین مختلف در جامعه ایفاء کنند، به عهده دارد.
دومین شخصیت که در ادامهی نقش معشوقگی بیشترین کارکرد را در این داستان دارد ویس است.
ویس زنی است که به عنوان معشوق در سرتاسر داستان به او نگریسته میشود و رفتارهای خود او نیز در مواجهه با این نقش است که معنا پیدا میکند.
هرچند نقش گل در داستان چندان به طول نمیانجامد و زمانیکه رامین پس از مدتی دوباره یاد ویس را میکند و به مرو برمیگردد نقش گل نیز تمام می شود، لیکن همین حضور اندک، تحریک حس دختری است که عاشق خویش را در دام عشقی دیگرمییابد.