چکیده:
با اینکه آموزش فلسفه و حکمت در کشور ما سابقهای بس طولانی و درخشان دارد و از پشتوانهای قوی و ذخایری بیبدیل بهرهمند است، اما بهدلایلی چند، این آموزش روزآمد نشده و در پاسخگویی به مسألههای جدید، پیشرفت چندانی نداشته است. در این مقاله سعی بر این است که چالشهای پیشروی آموزش فلسفه در ایران مورد بررسی قرار گیرد و ارزیابی و تحلیل شود. در این بررسی شش چالش مهم انتخاب شده و به نقد و بررسی آن اقدام گردیده است. برخی از این چالشها برخاسته از مواجهۀ فرهنگ و اندیشههای تمدن اسلامی با فرهنگ و تمدن جدید و قرار گرفتن در برابر پرسشهای نو میباشد. حتی تلقی جدید از فلسفه نیز خود از چالشهای آموزش فلسفه در ایران و عموم کشورهای اسلامی است. علاوهبر این، بخش دیگری از چالشها برخاسته از گفتوگوهای درونفرهنگی و اختلاف بر سر جایگاه فلسفه در معارف اسلامی میباشد. این اختلاف وقتی برجسته میشود که ما میخواهیم در آموزش مدرن که در آموزش و پرورش رسمی و همگانی رُخ میدهد، همۀ نوجوانان و جوانان را ملزم به یادگیری فلسفه کنیم. درحالیکه برخی جریانهای فکری اسلامی با این دانش مخالفت سرسختانه دارند و برخی دیگر که موافق با فلسفهاند، فلسفه را دانشی تلقی میکنند که نمیتواند عمومی و همگانی شود. در این مقاله، با پذیرش آموزش همگانی فلسفه، با شرایط خاص خود، پیشنهاداتی برای عبور از این چالشها ارائه شده است.
Despite the fact that philosophical education has a long and bright history in Iran and also enjoys matchless resources in terms of content, it has failed to address modern issues and needs to be updated. This article seeks to study and evaluate the challenges facing the education of philosophy in Iran. six major challenges have been selected and studied in this research. Some of these challenges arise from the confrontation between the culture and ideas of the Islamic civilization and the modern culture and civilization and its novel issues. New perceptions of philosophy are one of the challenges facing the issue of philosophy education in Iran as well as Islamic nations. Furthermore, another part of the challenges stems from intra-cultural dialogues and differences over the status of philosophy in Islamic thoughts. This difference is highlighted when we want to make all teenagers and young people learn philosophy based on a modern education system that occurs in formal and public education. Some Islamic schools of thought are diametrically opposed to philosophy and others embrace it; they consider philosophy as a systematic study of general and fundamental questions which is not for a public engagement. This article seeks to present suggestions to overcome the challenges facing philosophy for all.
خلاصه ماشینی:
چالشهای تربیت تفکر فلسفی و حکمی در ایران | محمدمهدی اعتصامی 1 | استادیار گروه حکمت و معارف سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، تهران، ایران چکیده با اینکه آموزش فلسفه و حکمت در کشور ما سابقهای بس طولانی و درخشان دارد و از پشتوانهای قوی و ذخایری بیبدیل بهرهمند است، اما بهدلایلی چند، این آموزش روزآمد نشده و در پاسخگویی به مسألههای جدید، پیشرفت چندانی نداشته است.
این چالشها را میتوانیم در قالب سؤالهای زیر درآورده و عرضه کنیم: الف) تلقی بانیان و پیشگامان آموزش فلسفه در غرب از دانش فلسفه چه تفاوتی با تلقی بانیان فلسفه در ایران و جهان اسلام دارد؟ ب) مبانی فلسفی غالب در دورۀ جدید چه نسبتی با مبانی فلسفی غالب در تمدن اسلامی و میراث فلسفی کشور ما دارد؟ ج) چه رابطهای میان تفکر و فلسفه و نیز میان منطق و فلسفه برقرار است؟ د) اصولاً آموزش فلسفه در نظام تربیتی اسلام چه جایگاهی دارد؟ آیا این آموزش، مانند آموزش اخلاق و عقاید، یک ضرورت دینی است یا مطالبۀ شخصی؟ آیا آموزههای قرآنی و روایی، ما را به چنین آموزشی فرا میخوانند؟ هـ) آیا آموزش فلسفه به کودکان و دانشآموزان امکانپذیر است؟ آیا رشد فکری دانشآموزان مناسب با چنین آموزشی است؟ و) آیا آنچه امروزه در برخی موارد بهعنوان تربیت فلسفی و فلسفه صورت میگیرد، حقیقتاً تربیت فلسفی و آموزش فلسفه است؟ براساس این سؤالها، چالشهای پیشروی تربیت تفکر فلسفی و آموزش فلسفه به کودکان را میتوان بهصورت زیر توضیح داد: الف) چالش در چیستی فلسفه یکی از گمشدههای دورۀ معاصر، حقیقت و چیستی فلسفه است.