چکیده:
فقهای طراز اول جهان اسلام با عنایت به این اصل فتاوا واحکامی را بیان نمودند که باعث خنثی سازی نقشه های شوم دشمنان اسلام ومسلمین گردید.
منع تسلط کفاربر ممالک اسلامی وقاعده نفى سبیل، سنگرى مهم در برابر هجمهها محسوب مىشود. بسیارى از روابط و مناسبات جهان اسلام و جهان کفر، در ابعاد فرهنگى، اقتصادى، نظامى و اجتماعى تحت تأثیر این قاعده قرار مىگیرد و با قاطعیت مىتوان گفت که این قاعده مانع اصلی تسلط کفار بر ممالک اسلامی است. درهر عمل، قرارداد و تصمیمى در زمینههاى مختلف اقتصادى، سیاسى، نظامى، فرهنگى و... در صورتى که مقدمه و زمینه تسلط کفار بر مسلمین را فراهم آورد، قاعده نفى سبیل پاى در میان مىگذارد، آن قرارداد را باطل مىسازد.
در این نوشتار، به بررسی ادله اساسى منع تسلط کفار بر ممالک اسلامی که در واقع ادله قاعده نفی سبیل است ، سپس به نمونه های از آراى فقهى به منع تسلط کفار بر مسلمین و کاربرد این قاعده در فقه و مواضع و سیره سیاسى برخی از علماء بزرگ اشاره می شود .
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار، به بررسی ادله اساسی منع تسلط کفار بر ممالک اسلامی که در واقـع ادلـه قاعـده نفـی سـبیل است ، سپس به نمونه های از آرای فقهی به منع تسلط کفار بر مسلمین و کـاربرد ایـن قاعـده در فقـه و مواضـع و سیره سیاسی برخی از علماء بزرگ اشاره می شود .
مسلمانان از این تعابیر و با تکیه به متن وحی در آیه ١٤١ سوره نساء کـه فرمـوده اسـت : «و لـن ی جعـل الل ه للکافرین عل ی المومنین سبیلا »، نفی «وضع قوانین بـه نفـع کفـار و بـر ضـرر مسـلمین » را اسـتنباط نموده اند و آن را منافی با حیات معنوی مسلمانان و عزت اسلامی دانسته اند.
) در واقع این آیه شریف در مقام بیان یک قاعده کلی در جامعه اسـلامی اسـت کـه بـر اسـاس آن ، هـر حکم ، عمل و قراردادی که سبب عل و و استیلای کافران بر مؤمنان شـود، جعـل تشـریعی نـدارد و منتفـی است .
نکته ای که وجـود دارد، ایـن اسـت کـه اگـر مراد از جعل نفی سبیل ، اعم از تکوین و تشریع باشد که طبعـا شـامل دنیـا و آخـرت مـی شـود، چگونـه خداوند در عالم تکوین ، کافران را بر مسلمانان غلبه نداده ، در حالی که در پاره ای مـوارد بـه طـور مسـلم ، غلبه کفار بر مسلمین رخ داده است ؟ از کلام علامه طباطبایی نکته ظریفی استفاده می شود که این عدم سـبیل و سـلطه در دنیـا و آخـرت از سوی کفار، مادامی است که مؤمنان به لوازم ایمان خود ملتزم باشند.