چکیده:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس سبکهای دلبستگی با نقش واسطهای شفقت به خود بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد در بازه سنی 18 تا 64 سال در سال 1400 در شهر تهران بود. تعداد 412 شرکتکننده به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ – short، گارنفسکی، کرایج و اسپینهوون، 2002)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید، 1990) و مقیاس شفقت به خود (SCS، نف، 2003) گردآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS 23و AMOS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدل فرضی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازشیافته از طریق شفقت به خود معنادار بود (05/0p ). همچنین اثر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی بر تنظیم شناختی هیجان سازشنایافته نیز از طریق شفقت به خود معنادار بود (05/0p ). علاوه بر این اثر غیر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی بر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان از طریق شفقت به خود معنادار نبود (05/0p > ). بر اساس نتایج شفقت به خود میتواند در رابطه بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطهای ایفا کند.
The aim of this study was to predict cognitive emotion regulation strategies based on attachment styles with the mediating role of self-compassion. This study is of descriptive method and the design is correlational based on structural equation modeling. The statistical population included all people between the age range of 18 to 64 years in 2021. 412 participants were selected by the available sampling method. Research measures included: Cognitive Emotion Regulation Questionnaire-Short form (CERQ - short, Garnefski., Kraai., & Spinhoven, 2002), Adult Attachment Scale (RAAS, Collins., & Read 1990), and Self-Compassion Scale (SCS, Neff 2003). Data were analyzed using structural equation modeling and SPSS 23 and AMOS 26 software. The findings indicated that the hypothetical research model had a good fit. The indirect effect of the anxiety attachment style on the cognitive emotion regulation strategies through self-compassion was significant (p