چکیده:
مقاله حاضر تلاش دارد با بررسی شرایط و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، موقعیت کلی این کشور را در مرزبندی شمال- جنوب مشخص سازد. برای این منظور، طیف متنوعی از معیارهای توسعهای برای تشریح وضعیت توسعهای بلوک کشورهای اسلامی بکار گرفته شده و آستانههای مشخصی را برای ترسیم مرزبندی شمال و جنوب مدنظر قرار گرفته که این معیارها، امکان انجام مقایسههای منظم و منطقی را به وجود آورده است. مقاله پیشرو براساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی در جستجوی پاسخ به این پرسش اصلی است که ایران باتوجه به متغیرها و شاخصهای عمده توسعه، چه جایگاهی را به خود اختصاص داده و موقعیت این کشور نسبت به مرزبندی شمال و جنوب چگونه است؟ در پاسخ به این سوال فرضیه مطروحه این است که کشور ایران براساس متغیرها و شاخصهای عمده توسعه، با کشورهای (جنوب پایین) قابل انطباق است. درنهایت یافتهها حاکی از آن است که دلایل عقب ماندگی ایران در عرصه جهانی و مرزبندی این کشور در دسته (جنوب بالا)، را نه در عرصه کم برخورداری از منابع و موهبتهای الهی بلکه در عدم درک صحیح از مولفههای توسعه و پیشرفت و در کوتاه سخن در مباحث کلان مدیریتی و برنامهریزی بایستی جستجو نمود. بنابراین گام نهادن در مسیر توسعه و حرکت به سمت شمالی شدن مستلزم اجرایی نمودن حکمرانی خوب از سوی دولتمردان و بومی و نهادینه شدن فرهنگ توسعه و پیشرفت در میان عموم شهروندان است.
This article tries to determine the general position of this country in the north-south border by examining the economic, social and cultural conditions and characteristics of Iran. For this purpose, a variety of development criteria have been used to describe the development status of the block of Islamic countries, and certain thresholds have been taken into account to draw the demarcation of the north and the south, and these criteria allow regular and logical comparisons. has created The upcoming article is based on the nature and descriptive-analytical method in search of an answer to the main question, what is the position of Iran according to the main variables and indicators of development, and what is the position of this country in relation to the demarcation of north and south? In response to this question, the proposed hypothesis is that the country of Iran can be adapted to the (lower south) countries based on the variables and major development indicators. In the end, the findings indicate that the reasons for Iran's backwardness in the world arena and the demarcation of this country in the category (upper south) are not in the field of lack of resources and divine blessings, but in the lack of proper understanding of the components of development and progress. And in short, it should be searched in macro-management and planning topics. Therefore, taking a step in the path of development and moving towards northernization requires the implementation of good governance by the statesmen and natives and the institutionalization of the culture of development and progress among the general citizens.
خلاصه ماشینی:
به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد ابتدا مجموعه کشورهای حوزه جهان اسلام را برمبنای کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در یک مجموعه واحد در نظر گرفته و سپس جایگاه ایران را در این مجموعه بررسی کند، در این راستا مهمترین پرسش مقاله این است که که ایران باتوجه به متغیرها و شاخصهای عمده توسعه، چه جایگاهی را به خود اختصاص داده و موقعیت این کشور نسبت به مرزبندی شمال و جنوب چگونه است؟ در پاسخ به این سوال مقاله نشان میدهد که کشور ایران براساس متغیرها و شاخصهای عمده توسعه، با کشورهای (جنوب پایین) قابل انطباق است.
سپس تصویری از وضعیت عمومی کشورهای اسلامی در حوزههای تولید و رشد اقتصادی، تجارت خارجی، سرمایهگذاری خارجی، توسعه انسانی و و وضعیت فناوری و اقتصاد دانش بنیان آنها ارائه میشود و درنهایت نیز موقعیت ایران در مرزبندی شمال- جنوب تشریح میگردد.
در اینباره تامسون و ریوونی با طرح ایده موجهای رهبری تکنولوژیکی در دورههای مختلف تاریخی بعنوان عامل پیش برنده رشد اقتصادی و ثروت کشورهای شمال، بر اهمیت عامل پیشرفت فناوری و اقتصاد دانش بنیان در دستیابی به موقعیت شمال تأکید ورزیده و خاطرنشان کردهاند که براساس تجربه تاریخی در هر دوره زمانی، یک کشور خاص، در پیشرفت فناوری موقعیتِ پیشتاز را به دست میآورد و دیگر کشورها بسته به تواناییهای خود، برای دستیابی به فناوریهای جدید و پیروی از کشور پیشتاز تلاش میکنند و مرزبندی شمال- جنوب اینگونه رقم میخورد.
Key words: North-South demarcation, Thomson and Rivoni theory, Islamic Republic of Iran, diffusion theory