چکیده:
در بین تمامی طیفهای رفتاری انسان، شاید سیاست دشوارترین رفتاری است که بتوان آن را به صورت اتوماسیون درآورد. سیاست ذاتاً امر پیچیدهای است که پیچیدگی رفتار انسان هم به عنوان یک فرد و هم در ابعاد اجتماعی را منعکس میکند. این پیچیدگی در سطح روابط بین الملل بسیار واقعیتر به نظر میرسد. هوش مصنوعی عرصه ای تأثیرگذار و فراگیر است که دامنه آن تنها به مباحث فنی و مهندسی مربوط نمیشود و حوزه های علوم انسانی و به خصوص صلح و امنیت بین المللی را نیز در بر میگیرد. استفاده از نظریه بازیها به عنوان بخشی از هوش مصنوعی در حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل در قالب حوزههای مشترکی از قبیل توزیع عادلانه، اقتصاد سیاسی، انتخاب عمومی، چانهزنی جنگ، نظریه سیاست اثباتی و نظریه انتخاب عمومی متمرکز شده است. در هرکدام از این حوزهها، محققان مدلهای تئوری بازیهایی را مطرح کردهاند که در آن مدل بازیکنان اغلب در قالب رأیدهندگان، دولتها، گروههای خاص ذینفع و سیاستمداران نشان داده میشوند. از این رو، در تحقیق حاضر به بررسی نقش نظریه بازیها در روابط بینالملل پرداخته خواهد شد.
In all human behavioral spectrums, Politics is the most difficult behavior that can be automated. Politics is inherently complex, reflecting the complexity of human behavior both as an individual and in the social dimension. This complexity seems much more real at the level of international relations. Artificial intelligence is an influential and pervasive field that scope is not only related to technical and engineering issues, but also includes the fields of humanities, especially international peace and security. Using game theory as part of artificial intelligence in the field of political science and international relations is concentrated in common areas such as equitable distribution, political economy, public choice, war bargaining, positive policy theory, and public choice theory. In each of these areas, researchers have developed game theory models in which player models are often represented in the form of voters, governments, special interest groups, and politicians. Therefore, in this research the role of game theory in international relations will be investigated.
خلاصه ماشینی:
استفاده از نظريه بازي ها به عنوان بخشي از هوش مصنوعي در حوزه علوم سياسي و روابط بين الملل در قالب حوزه هاي مشترکي از قبيل توزيع عادلانه ، اقتصاد سياسي ، انتخاب عمومي ، چانه زني جنگ ، نظريه سياست اثباتي و نظريه انتخاب عمومي متمرکز شده است .
کشـورهاي بهره منـد از هـوش مصـنوعي بـا استفاده از حجم انبوه اطلاعات پردازش شده و توان تحليلي بسيار گسـترده اي کـه ازطريـق بـه کارگيري ماشين هاي هوشمند به دست آورده اند، در رقابت با ديگر کشورها مزيت هاي بيشـتري خواهنـد داشـت و مي توانند براي پيشبرد اهداف ديپلماتيک ، اقتصادي ، بازرگاني ، و نظامي خـود موفـق تر از کشـورهايي عمل کنند که براي تجزيه و تحليل اطلاعات و تصميم گيري نهايي درمورد سود و زيـان خـود کماکـان 126 متکي به ابزار و توانمندي هاي انساني بهره مي گيرند(کيگنس ، ٢٠١٨).
در نظريه بازي ها عامل ها به صورت بيشينه کننده سود نمايش داده مي شوند (شفيعي و فـرح گل ، ١٣٩٨)، در حالي که در هوش مصنوعي علاوه بر اين معيار، فرم هاي ديگـر تصـميم گيـري ماننـد تحليل رقابت يا بيشينه کردن سطح ايمني(بدترين حالت ) هم وجود دارد(احمدي و همکـاران ، ١٣٩٢).
براي اين منظور در تحقيق حاضر، ابتـدا هـوش مصـنوعي و نقـش آن در روابـط بـين الملل و پس از آن تعاريف ، مفاهيم و کاربرد نظريه هاي بازي در روابط بين الملـل و همچنـين مزايـا و ويژگي هاي هوش مصنوعي در روابط بين الملل و تهديدات متأثر از بکـارگيري هـوش مصـنوعي در حوزه نظامي بر امنيت کشورها مورد بررسي قرار خواهد گرفت .