چکیده:
بررسی دامنه نفوذ و گسترش وامواژههای فارسی در زبانهای مختلف و از آن جمله زبانهای اروپایی با انتشار آثاری چند در دهههای اخیر همراه بوده که خود بیانگر اهمیت و البته جذابیت موضوع است. بررسی آثار موجود نشان میدهد که شناسایی و معرفی وامواژههای فارسی در زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی، آلبانیایی و اسپانیایی با پژوهشهایی داخلی و خارجی همراه بوده که خلأ چنین بررسیهایی درباره زبان ایتالیایی به عنوان یکی از زبانهای مهم اروپایی کاملا مشهود است. در حالیکه تعداد وامواژههای ایتالیایی در زبان فارسی انگشتشمار است، نتایج پژوهش حاضر مبین وجود حداقل پنجاه وامواژه فارسی در زبان ایتالیایی است که در این مقاله شماری از آنها در قالب بیست مدخل معرفی، به روش کتابخانهای توصیف و تحلیل شدهاند. علاوه بر معرفی واژه در زبان مبدا و مقصد بر پایه منابع و فرهنگهای معتبر، به سیر انتقال، زبانهای واسط و دگرگونیهای معنایی و آوایی آنها نیز اشاره شده است.
The study of the penetration and expansion of Persian loanwords in different languages including European languages has resulted, especially in the recent decades, in presenting some works which are indicative of the topic's importance and attractiveness. Reviewing the works reveal that finding Persian words in English, German, French, Swedish, Albanian and Spanish have been documented in some national and international studies, but the lack of such a study regarding Italian as an important European language seems obvious. While the number of Italian words in Persian is limited, the findings of the present study indicate that the number of Persian loanwords in Italian is around fifty. In this paper, twenty Persian words in Italian are introduced, described and analyzed. In addition to introducing the words in the donor and recipient languages, based on the authentic references and dictionaries, the transfer route, intermediary languages and semantic and phonological changes are dealt with.
خلاصه ماشینی:
بررسي ريشه شناختي واژه هاي فارسي در زبان ايتاليايي حسين داوري ١ اطلاعات مقاله چکيده بررسی دامنه نفوذ و گسترش وامواژههای فارسی در زبانهای مختلف و از آن جمله زبانهای اروپایی با انتشار آثاری چند در دهههای اخیر همراه بوده که خود بیانگر اهمیت و البته جذابیت موضوع است.
اما در مورد زبان هاي اروپايي در سال هاي اخير شاهد انتشار آثاري متعدد بوده ايم که از آن جمله درخصوص زبان انگليسي مي توان به سجاديه (١٣٦٤)، ميرفضائليان (١٣٨٥) و آقاگل زاده و داوري (١٣٩٣)؛ در مورد زبان فرانسه به گوشه گير (١٣٨٢)؛ زبان آلماني به رمپيس (١٣٦٨)، زبان سوئدي به آذران (١٣٨٢) و زبان اسپانيايي به داوري و ايرانمهر (١٣٨٩) اشاره نمود؛ آثاري که بي ترديد مبين نگاهي نو به اين موضوع محسوب مي گردد.
ريشۀ اين واژه که به فارسي ميانه بازمي گردد، به استناد فرهنگ CDE در اين زبان به معناي «پنبه يا پنبه خام » بوده است که همين معنا به زبان هاي مختلف و از آن جمله ايتاليايي وارد شده است .
اين واژه که به استناد فرهنگ هاي متعدد اروپايي برگرفته از واژٔە «خاک » فارسي است ، در اردو صورت صفتي يافته و در معناي «رنگ خاکي » به زبان انگليسي راه يافته است .
اما، درخصوص معناي دوم که از قضا در دهه هاي اخير در فارسي کاربردي محاوره اي يافته ، ظاهراً متأثر از کاربرد آن در اين معنا در زبان انگليسي بوده که به ديگر زبان ها و از آن جمله ايتاليايي هم منتقل شده است .