چکیده:
همهگیری ویروس کرونا در ایران مانند سایر کشورهای جهان تعطیلی کلاس های حضوری مدارس و پیگیری آموزش به صورت مجازی را به دنبال داشت. دانش آموزان مقطع ابتدایی برای استفاده از آموزش نیاز به همراهی والدین داشتند. این امر در مورد دانش آموزان پایه اول به دلیل نداشتن آشنایی قبلی با مدرسه و امور درسی، دشوارتر بوده و مسئولیت آموزش شان بر عهده مادران قرار گرفت که قرار بود علاوه بر نقش مادری، نقش معلمی را هم بر عهده بگیرند. پژوهش حاضر به بررسی روایتهای این گروه از مادران در شهر کرمان با رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی میپردازد. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه روایی بوده و تحلیل به روش تحلیل تماتیک در نرم افزار مکس کیودا صورت گرفته است. پنج تم اصلی از داده های پژوهش به دست آمد که بازگوکننده روایت های مادران از این دوران است. این تمها عبارتند از: حمایت ناقص اطرافیان، گران باری نقش، احساس فرسودگی مادران، پروبلماتیک فرزندان در آموزش مجازی و محاسن فرا آموزشی.
The corona virus epidemic in Iran, like other countries, led to the closure of schools and implementation of virtual education. Elementary school students needed their parents’ help to use virtual education, especially the first graders who had no experience with school and curriculum. This responsibility was mostly undertaken by mothers, who were supposed to take on the roles of both a teacher and a mother. The narratives of this group of mothers in Kerman City were examined using a qualitative approach and narrative-research method. Data was collected using narrative interviews and analyses were done through a thematic analysis method in MAXQDA. Five main themes were found, which represented the narratives of mothers about the lockdown. These themes were incomplete support of those around you, the burden of the role, the exhaustion of mothers, the problematic nature of children in virtual education, and extra-educational merits.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر اين ، توجه به اوقات فراغت فرزندان که تمام وقت در منزل حضور داشته و امکان ارتباط و تعامل با سايرين همچون گذشته برايشان فراهم نبود؛ باعث تغيير در زندگي خانوادگي به ويژه براي مادران شده و فراغت کمتري براي رسيدگي به امور شخصي خود پيدا کردند.
هدف اين مطالعه روايت پژوهي، «فهم تجربيات مادران از تأثير آموزش مجازي فرزندان پايه اول بر تغيير زندگيشان در دوره کرونا و چالش هاي مرتبط با آن » از نظر مادران مدرسه معلم شهر کرمان است .
کولاک و همکاران ١(٢٠٢١) در پژوهش خود نشان ميدهند که دانش آموزان پايه اول تا چهارم به دليل سن و سطح سواد نياز به کمک والدين براي رسيدن به نتايج مطلوب آموزشي داشتند و والدين نقش يک معلم جايگزين يک شبه را بر عهده گرفته اند.
بنابراين براي بررسي تغييرات زندگي مادران و چالش هاي مرتبط با آن ، به واسطه آموزش مجازي فرزندان شان در دوران همه گيري کرونا از روايت پژوهي استفاده شده است .
همزمان بودن شغل خارج از منزل ، خانه داري و مادر- معلمي يکي از مواردي است که مادران با آن مواجه بوده اند و براي مديريت آن ، مادران شاغل بعد از ساعات کاري اولويت را به آموزش فرزندان خود داده و در اين زمينه استرس زيادي را متحمل ميشدند که با نتايج پژوهش کولاک و همکاران (٢٠٢١) که نشان ميدهند والدين نقش يک معلم جايگزين يک شبه را بر عهده گرفته اند.