چکیده:
«بافت زبانی» متنی است که از پیوند بین واژگان به وجود میآید و کلمهها ازطریق کاربرد در این بافت، معنا پیدا میکنند. «باهمآیی» همنشینی هدفمند واژگان در بافت زبانی متن است که در شکلدهی نظام واژگانی و نحوی زبان و القای مفاهیم مدنظر متکلّم، تاثیر بسزایی دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است با روش توصیفیتحلیلی، تاثیر بافت زبانی آیات سوره ابراهیم(ع) در چینش و گزینش باهمآیی واژگان بررسی و تحلیل شود. تحلیل باهمآیی واژگان در سطح ساختارهای اسمی و فعلی و بررسی میزان تطابق این همنشینیها با موضوع و مفهوم سیاق آیات نشان میدهد کاربرد این شگرد زبانی در سوره کاملا هدفمند و آگاهانه است. همچنین، اقتضای بافت زبانی و دلالتهایی که بافت متن در پی انتقال آن به مخاطب است، سبب چینش و گزینش این واژگان در زنجیرۀ کلام شده است. کاربست این همایشها در حوزههای معنایی متفاوت، افزون بر خلق معنایی جدید و فراتر از معنای معجمی برای واژگان، سبب ارائۀ اصطلاحاتی متداول در متون نیز شده است. برجستگی این همآییها در بافت زبانی سوره ابراهیم(ع) با ایجاد هوشیاری در مخاطب، سبب شده است خواننده با تحلیل این پدیدۀ متنی به درک بهتری از پیام و محتوای متن برسد.
The "linguistic context" is a text that emerges from the bond between words
and lexical relations, and words find meaning through application in this
context. "Collocation," is a purposeful companionship of vocabulary in the
linguistic context of the text, which has a significant impact on the
formation of the lexical and syntactic system of the language and the
induction of the concepts desired by the speaker. In the present study, it has
been tried to analyze and study the effect of the linguistic texture of the
Surah Ibrahim in the formation and selection of words collocation with the
descriptive-analytical method. The analysis of the collocation of the words
at the level of nominal and verbal structures and the analysis of the degree
of conformity of these associations with the subjects and concepts of the
contexts of verses shows that the use of this linguistic technique in surah is
quite purposeful and conscious. On the other hand, the necessity of the
linguistic context and the implications that the context of the text seeks to
convey to the audience has led to the arrangement and selection of these
words in the syntax. In addition to presenting new meaning and beyond the
meaning of words, the use of these collocations in different semantic
domains has created common terminology in the texts. The salience of these
collocations in the linguistic context by creating awareness in the audience
makes the audience better understand the message and content of the text by
analyzing this text phenomenon.
خلاصه ماشینی:
با بررسی نمونههای فوق و نیز پژوهشهای دیگری از این قبیل، چنین یافت شد که موضوع اصلی بیشتر این پژوهشها، بررسی انواع باهمآیی و معرفی آنها و سپس ذکر شواهدی از قرآن است و کمتر پژوهشی به تأثیر بافت زبانی، در گزینش باهمآیی و ارائۀ معنای جدید از این همایشها، با توجّه به مفهوم القایی و انتقالی سیاق به مخاطب پرداخته است؛ بنابراین، نویسندگان در این جستار، با انتخاب سوره ابراهیم(ع) تلاش کردهاند تأثیر بافت زبانی در انتخاب باهمآیی و تعریف دلالتی نو برای این همنشینی را با توجّه به مقتضا و مضمون آیات تحلیل کنند.
زمانی که سخن از بررسی همنشینی و همآیی در سورههای قرآن کریم به میان میآید، بیان این نکته ضروری است که بافت زبانی و اقتضای دلالی آیه در گزینش این باهمآیی تأثیر بسزایی دارد؛ زیرا وقتی متن قرآنی، کلماتی را در سیاق و بافت زبانی یک آیه، گزینش میکند و کلمات هممعنای نزدیک به واژۀ گزینشی را رد میکند، قصد دارد با این انتخاب یک مفهوم ویژه را به کمک اقتضای بافت زبانی آیه القا کند و اگر همین سیاق، تصمیمی برای انتقال معنایی دیگر اتخاذ کند، از واژگانی بهره میگیرد که در بافتهای مشابه قبلی از آنها دوری جسته است.
تلازم و همراهی این دو ترکیب وصفی در آیات با موضوع تقریباً مشابه، علاوه بر اینکه با برجستگی زبانی در ساختار آیه، توجّه مخاطب را برانگیخته است، کاملاً هدفمند بوده و درصدد القای مفهومی است که با بافت آیه نیز هماهنگ است؛ زیرا «بافت، عامل همبستگی کلام با تفکّر آدمی است» (کنعانی، 1384، ص 29)؛ یعنی خواننده با تحلیل روابط موجود در بافت به درک معنای واقعی متن میرسد.