چکیده:
این پژوهش به واکاوی پدیده روسپیگری از منظری ساختاری و مبتنی بر دیدگاههای عاملان اجتماعی ذیربط میپردازد. جهت جمعآوری اطلاعات از روش مصاحبه عمیق و مشاهده و جهت تحلیل دادهها از روش نظریه زمینهای استفاده شده است. بر اساس تحلیل نظاممند مشاهدات و مصاحبههای عمیق صورتگرفته، روسپیگری به مجموعه عوامل و شرایطی در سطوح میانه و کلان پیوند خورده است. «ناکامی در دستیابی به توسعه فراگیر اقتصادی» اولین عامل سطح کلان است که در «کاهش پیوسته سطوح و تنوع درآمدی خانوارها» و «ازمیانرفتن فرصتهای شغلی موجود و عدم جایگزینی آنها» نمود پیدا میکند. عامل دوم «تأخیر و عدم توازن در توسعه فرهنگی و اجتماعی» است که «فروپاشی تدریجی سامان حیات محلهای»، «تزلزل در نهاد خانواده» و «افول فرهنگ اخلاق عمومی» نمونههایی از آثار و برونداد آن است. عامل سوم «ناپایداری انسانی و محیطی برنامهها و اقدامات توسعهای» است که باعث «کیفیتزدایی از زیستبومها» و «مهاجرتهای روستا شهری شده» است. و عامل چهارم «نقصان در کارآمدی سیستمهای اجرایی کلان» است که منتهی به «رواج رویههای بروکراتیک بیثمر»، «موازیکاری سازمانی»و «هدر رفت دائم منابع در بروکراسی متورمشده» گردیده است. درگیر کردن افراد آسیبپذیر در چرخهای از فقر، بیپناهی و انواع بهرهکشیها از پیامدهای مهم این شرایط است. نهایتاً بر مبنای نتایج حاصل و به منظور توانمندسازی زنان روسپی ضمن پذیرش راهبردهای «فردنگر» و «خانوادهمحور» بر راهبرد «اجتماعمحور» بهعنوان مهمترین و اصلیترین راهبرد جهت توانمندسازی این زنان تأکید میگردد.
This study attempts to investigate the phenomenon of prostitution from a structural perspective and based on the views of relevant social actors. An in-depth interview and observation techniques were used to collect the data, and the grounded theory method was used to analyze the collected data. Systematic analysis of the data collected through observation and in-depth interviews depicted that the prostitution has been grafted with a set of meso and macro level factors and conditions. “Failure in achieving the inclusive economic development” is the first macro level factor which is affecting on “the continuous decline in household income levels and diversity”, and “Losing existing job opportunities and no replacement of them”. The second effective factor is “delay and imbalance in cultural and social development” which leads itself to “the gradual collapse of neighborhood life structure”, “decline and failure in family institution”, and “decline in public ethics culture” as an output instances for second factor. The third effective factor is “human and environmental instability of development plans and programs” which leads to “ecological decontamination” and “rural-urban migrations”. The fourth factor is “failure in the efficiency of macro level operating systems” which has leaded to “the prevalence of useless bureaucratic procedures”, “organizational parallel works and overlapping”, “Permanent waste of resources due to a Stacked and swollen bureaucracy”. The consequence of this process is to involve vulnerable people in a cycle of poverty, homelessness, and all kinds of exploitation. Finally, based on the results of the study and in order to empowering the prostitute women, while accepting the "individualist" and "family-centered" strategies, the "community-based" strategy is emphasized as the most important and main strategy for empowering these women.
خلاصه ماشینی:
سطح توسعه اين ساختارها به عنوان مؤلفه اي مهم و تأثيرگذار در فرايند شکل گيري آسيب هاي اجتماعي خصوصاً پديده روسپيگري مطرح است که از سطوح کلان تا ميانه و خرد را دربرميگيرد.
لذا يکي از مهم ترين مسائل مرتبط با آسيب هاي اجتماعي خصوصاً پديده روسپيگري شناسايي عناصر و مؤلفه هاي موجود در سطح ساختارهاي کلان جامعه است که 1 Scelles 2 Scelles باعث کندي در روند توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شده و بر بروز ناهنجاريهاي اجتماعي تأثير ميگذارد.
(90 :1344 الکساندر٦ (١٩٨٧) با تأکيد بر نقش جامعه و تعاملات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در شکل گيري انواع متفاوت روسپيگري معتقد است اگرچه روسپيگري به عنوان يک حرفه قديمي يکي از ويژگيهاي مشترک همه جوامع در ادوار تاريخي است اما از نظر محتوا و زمينه 1 Sex workers 2 strong 3 Diwalt 4 Said and Yerber 5 Prostitute 6 ALecxander اجتماعي و فرهنگي در زمينه روسپيگري تفاوت هايي وجود دارد؛ تفاوت در سازماندهي اقتصادي، کاربرد هنجارهاي سکس و روابط بين کاربرد اقتصادي و هويت ، عواملي هستند که مفهوم و ساختار روسپيگري را درون هر فضاي خاص تاريخي شکل ميدهند.
در ادامه تلاش ميشود مهم ترين شرايط انتزاعي کلان و مقوله هاي وابسته آنها در سطوح مياني که در غايت امر بستري مساعد براي بروز تداوم حيات مسئله اجتماعي موردنظر وحتي گسترش دامنه آن فراهم ساخته اند، در قالب ارائه ماتريس شرطي/پيامدي پديده روسپيگري در جامعه ايران ، مورد واکاوي بيشتر قرار گيرد.