چکیده:
تأمّل در منابع و متون فقهی و حقوق موضوعه ایران در حوزه ادلّه اثبات دعوا، حاکی از تفاوت های جنسیّتی در آن می باشد که محلّ تأمل و تحلیل در این نوشتار است. از منظر فقه و حقوق، قاعده کلّی مبتنی بر این پایه استوار است که جنسیّت زنان تأثیری در مسؤولیّت کیفری آنان نداشته اما در موضوع اثبات جرم از طریق ادلّه شهادت، اقرار و علم قاضی، جنسیّت تأثیرگذار بوده و بین زن و مرد تفاوت هائی وجود دارد. قانونگذار با لحاظ جنسیّت زن و یا مرد در جرم مشخّص و یا مشترک، نوع دلیل اثبات را در زمان تصویب، تعیّن بخشیده است. در این تحقیق، تأثیر جنسیّت زنان در ادلّه اثبات مورد بررسی قرارگرفته، و به تفکیک به هرکدام از ادلّه اثبات پرداخته شده است. این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است در پی یافتن پاسخ مناسبی برای این پرسش است که جنسیّت چه تأثیری در نوع یا کیفیّت دلیل اثبات دارد؟ آن چه از تتبّع در ادلّه و مستندات به دست می آید حاکی از آن است که جنسیّت زنان در شهادت تأثیرگذار بوده اما نسبت به علم قاضی و اقرار هیچگونه تأثیری ندارد.
Reflecting on Iranian jurisprudential and legal sources and texts in the area of evidence to prove the case, indicates gender differences in it, which is the place of reflection and analysis in this article. From the point of view of jurisprudence and law, the general rule is based on the fact that women's gender has no effect on their criminal responsibility, but in the matter of proving a crime through evidence of testimony, confession and the judge's knowledge, gender is influential and there are differences between men and women. The legislator has determined the type of evidence at the time of ratification, depending on the gender of a man or a woman in a specific or common crime. In this research, the effect of women's gender on proofs is investigated, and each of the proofs is discussed separately. This research, which was carried out using descriptive and analytical method and using library sources, seeks to find a suitable answer to the question of what effect does gender have on the type or quality of Evidence substantiation? What is obtained from the evidence and documentation indicates that women's gender has an effect on testimony, but it has no effect on the judge's knowledge and confession.
خلاصه ماشینی:
ب : روايات از جمله روايات ، روايتي مي باشد که در خصوص علت عدم پذيرش شهادت زنان در ر(يت هلال و طلاق وارد شده است که از امام رضا عليه السلام سؤال پرسيده شده و آن حضرت در پاسخ فرموده اند: علـت عدم پذيرش شهادت زنان در طلاق و ثبوت هلال آن است که ديدشان از ر(يت هـلال ناتوان و ضعيف است و نيز در مورد طلاق ياور و کمک همجنس هاي خـود هستند؛ از اينرو اگر شهادتشان مورد قبول واقع شود چه بسا موجب تضييع حق مردان گـردد؛ بنابراين شهادت زنان نافذ نبوده الا در موارد ضرورت مانند شهادت قابلـه و مواردي کـه نگاه مردان به آن منظره جـايز نيست ، که در امثال ايـن موارد راهي جز پذيرفتن شهادت زنان نيست همچنان که ضرورت در برخي مواضع پذيرش شهادت اهل کتاب را ايجاب مي نمايد؛ مثل جايي که به غير از ايشان فردي حضور نداشته تا صحنه را ببيند و بررسي ارزش اثباتي شهادت زنان و حکمت آن مورد ملاحظه بوده باشد؛ همچنان که در قرآن کريم خداوند متعال به آن گوشزد نموده و مي فرمايد بـراي وصيت خود دو فرد عادل مسلمان را شاهد بگيريد يا دو نفـر که کافر هستند؛ و نظيرگواهي و شهادت اطفال بر واقع شدن قتل که اگر کسي غير از ايشان نبود شهادت آنان پذيرفته مي گردد (صدوق ، ١٣٨٥: ٥٠٩/٢)، اگرچه در اينجا موضوع بحث عام مي باشد و مورد پرسش در اين روايت خاص است و فقط طلاق و ر(يت هلال مورد سؤال قرار گرفته است اما جواب امام عليه السلام شامل دو بخش است که در بخش اول ، دليل عدم پذيرش شهادت زنان را در مورد هر يک از ر(يت هلال و طلاق بيان مي فرمايند و در بخش دوم ، حکمي کلي بيـان مي نمايند که عبارت است از اين که فقط در موضع ناچاري و ضرورت (ماننـد مواردي کـه مردان جائز نيستند نگاه کنند) و نياز شهادت زنان مورد پذيرش واقع شده است و در ادامـه امام عليه السلام منحصر بودن پذيرفته شدن شهادت زن را در زمان ضرورت به شهادت کافر اهـل کتـاب (در جايي که غير او شاهد ديگري نيست ) و شهادت کـودک بـر قتـل (در جـايي کـه شاهد ديگري جز او وجود ندارد) تشبيه نموده اند که در هر دو مورد تنها در مـوقع ضـرورت و نياز که فرد ديگري براي اداي شهادت غير از آنها نيست و به خاطر عدم پايمـال شـدن حـق زيانديده شهادتشان اجازه داده شده است (محمدي، ١٣٩١: ٢٠).