چکیده:
بررسی شخصیت افراد تاثیرگذار در هر جریانی و تطبیق و نقد آن در ترازوی معارف ثقلین کمک مهمی به
نقش راه پیش روی برخوردار با آن فرقه را در اختیار قرار می دهد. ابو سعیدابوالخیر(٣٥٧ـ٤٤٠ق ) بی تردید
از مهم ترین و تاثیر گذار ترین صوفیان و عارفان جهان اسلام است . هدف از این تحقیق بررسی انتقادی
باورها و سیر و سلوک ابوسعید ابوالخیر با تکیه بر معارف ثقلین است که به روش کتابخانه ای و با مراجعه به
مهمترین آثار و مقالات مرتبط با ابوسعید ابوالخیر و با دید انتقادی تحلیلی انجام شده است . با بررسی انجام
شده نتیجه مطالعات نشان داد، انحرافاتی در باورهای اساس و بنیادین اعتقادی و نوع سیر وسلوک ابوسعید
ابوالخیر با معارف ثقلین وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
پير مهينه عقل را نيز مورد الطاف عارفانه خودش قرار داده ، در توبيخ خرقاني مي گويد: شيخ بلحسن خرقاني را رفته است ، قدس الله روحه العزيز، که علماء امت بر آن متفق اند که خداوند را جل جلاله ، به عقل بايد شناخت ، بلحسن چون به عقل نگرست او را درين راه نابينا ديد.
(ابن منور،١٨٩٩،ص ٣٨٢) وي اطاعت پير و شيخ را مطلقا لازم و شيخ را در طراز رسول الله صلي الله عليه واله قرار مي دهد و ميگويد: و اصل اين راه فرمان بردن پير بود بايد که هرچه پير فرمايد مريد مطيع بود، (و إن تطيعوه تهتدوا) چون مريد پير را فرمان بردار باشد همچنان باشد که خداي را اطاعت دارد (من يطع الرسول فقد أطاع الله ) و الشيخ في قومه کالنبي في امته .
(ابن منور،١٨٩٩،ص ٥٦) اين همان معناي ولايت نوعيه است که در ميان ١ و شيخ ما را قدس الله روحه العزيز در اثناء مجلس ، درين معني کلمه اي رفته است .
(١ابن ١ شيخ بو نصر روايت کرد از حسن مؤدب که گفت : در نيشابور روزي استاد امام بلقسم قشيري قـدس الله روحـه العزيـز درويشي را خرقه برکشيد و بسياري برنجانيد و از شهر بيـرون کـرد؛ بـه سـبب آنـک مگـر آن درويـش را بـه خواجـه اسماعيلک دقاق نظري ميبود و اين اسماعيلک برادر قوم استاد امام بود.
چون همه هواها جمع باشد و عياذا بالله در کبيره مانند آن آتش هواي ايشان در سماع بريزد اولاتر بدانک به چيزي ديگر(ابن ١ روي به بياباني که ميان ميهنه و باورد و مرو و سرخس است فرونهاد، و مدت هفت سـال در آن بيابـان بـه رياضـت و مجاهده مشغول بود که هيچ کس او را نديد الا ما شاء الله تعالي.