چکیده:
در مفهومی کلی، ادبیات بازتاب واقعیتهای جهان است. زیرا
نویسنده و شاعر از راه همانندسازی در 1 اثر هنری به آفرینشی دوباره از
جهان خارج دست مییابد. در واقع هنرمند کسی است که به خوبی از
عهدة این باز آفرینی برآید. این آفرینش دوباره در اثر هنری بر بنیاد
تخیل صورت میگیرد از این رو، کاربرد صورتهای خیال کارمایۀ
آفرینشهای ادبی است، سبک ادبی همراه با تصویرهای عاطفی و
احساسی است، در این گونه سبک، عناصر خیال در وصفهای زیبا جلوه
گر میشود تا در یافتها و تاثرهای شاعر از جهان، در روح و جسم
مخاطب نفوذ کند. رویکرد به همه صورتهای خیال در چهارچوب این
گفتار نمیگنجد و زمانی دیگر را میطلبد. از این رو تنها دنیای پر رمز و راز
وصفها و کاربرد آنها در شعرامیر خسرو (به ویژه در غزلیات)، کارمایۀ این
جستار است.
خلاصه ماشینی:
گرچه گلستان خوش است ورچه چمن دلکش است آنهمه ديدم ولي آن گل رخسار کو ١ - (خمسه ، مطلع الانوار ص٣٣ س ١١ ) ٢ - (تصنيف امير دولتشاه بن علا الدوله بختيشاه الغازي ، چاپ تهران ص ١٧٩) ٣ - (خمسه ص ٢٦١ س ٨ – ٩ ) ٤ - (غزليات ص ٣٧ ، س ٨) 56 عناصر طبيعي نيز از راه همانند سازي رابطه اي ملموس بـا انسـان پيدا مي کنند: آتش اندر آب هرگز ديده اي عنبر اندر تاب هرگز ديده اي ١؟ دلبستگي وي به زيبايي هاي جهان چنان است که گـاه در توصـيف هـاي خود بدون همانند سازي ، با طبيعت ارتباط برقرار مي کند: 2 سبزه نوخيز و هوا خرم و بستان سر سبز بلبل روي سيه مانده ز گلزار جدا يا در غزلي با مطلع زير فقط به طبيعت پرداخته است : 3 بهار پرده برانداخت روي نيکو را نمونه گشت جهان بوستان مينو را در بيت زير ضمن توصيف طبيعت بي واسـطه کـاربرد مجـازي ، از عشق زميني سخن ميگويد: 4 نوبهار است و گل و موسم عيد اي ساقي باده نوش و گذر از وعد و وعيد اي ساقي البته وقتي توصيف هاي هنرمندانه با کاربردهاي مجازي تـوأم مـي شـود بـر زيبايي شعر شاعر ميافزايد: 5 شفاعت آمدم اي دوست ديده ي خود را کزو مپوش گل نو دميده خود را آن گونه که گذشت يکي از بسترهاي مناسب اين گونه توصيف ها از ميان ديگر انواع شعر , غزل است .