چکیده:
وهابیت قائل به حجیت قول صحابی است و آن را یکی از منابع استنباط احکام میداند. ابنقیم که از شخصیتهای موردقبول و اعتماد وهابیت بهشمار میرود، آیات و روایاتی را که در مدح صحابه وارد شده، دلیل بر حجیت قول صحابی میداند. در این نوشتار با روش توصیفی‑ تحلیلی، حجیت قول صحابی موردبررسی و نقد قرار گرفته و بیان شده است که هر چند صحابه بهسبب ایمان و عمل صالح، مورد مدح قرار گرفتهاند، ولی آن مدح دلیل بر حجیت اقوال آنان نیست و قول صحابی درصورتی حجت است که از پیامبر اکرم$ نقلقول کند. ولی اگر سخنی بگوید و آن را مستند به رسول خدا$ نکند، کلامش استنباط وی محسوب میشود و اعتبار ندارد.
The Wahhabi believe in the validity of companion's sayings and consider them as a source for extracting Islamic rules. Ibn Qayyim is one of the scholars that pertains to Wahhabi school and believes that all of the narrations of the Holy prophet's companions are Valid. In this essay, by an analytical – descriptive method the validity of the Holy prophet's companions is discussed and the results is as the following: although the companions were praised in the Holy Quran because of their faith and good deeds, it does not mean that all of their sayings and actions are valid. The narrations of companion are valid only if it narrates the Holy prophet's sayings. But if the companion says something that does not narrate the Holy prophet, it is not valid.
خلاصه ماشینی:
در ایـن نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، حجیت قول صحابی موردبررسی و نقد قـرار گرفتـه و بیان شده است که هـر چنـد صـحابه به سـبب ایمـان و عمـل صـالح ، مـورد مـدح قـرار گرفته اند، ولی آن مدح دلیل بر حجیـت اقـوال آنـان نیسـت و قـول صـحابی درصـورتی حجت است که از پیامبر اکرم ص نقل قول کند.
َ وَلْوَلا ذلکََ لمَـا صَـحَّ الَّتمَُّسـکُ بهَـذه الآَْیـة عََلـی ٍَِِِِ ِ ِِِِ ََِ ٍ َکَوْن اْلإْجمَاع حَُّجة ً،َ وإذَا کَانََ هذَاَ باطًلا عُلمَ أنََّ خَطأَ منَْ یعَْلمُ مْنهُمْ فی اْلعْلم إذَاَ لمْ یخَالفـهَُ غْیـرُهُُ مْمَتنـع ٌ،َ وذَلـکََ یقتَضـی أنَّ ِِْ ِِِِِِِِِِ ِِ ابن قیم این چنین استدلال میکند که اگر صحابه ، اهل امر به معروف و نهـی از منکـر نباشند و جلوی خطای کسی را که به اشتباه فتوا داده ، نگیرند، دیگر تمسک به ایـن آیـه بـر حجیت اجماع صحیح نیسـت .
اوًلا شأن نزول آیه چیست و آیا آیه درباره همه صحابه نازل شده اسـت یـا نـه ؟ ثانیـا آیـا مراد از «امت » تک تک افراد است یـا منظـور مجمـوع امـت اسـلام اسـت ؟ ثالثًـا منظـور از «خیر» در آیه شریفه چیست و خیربودن امت از چه جهت است ؟ رابعًـا آیـا شـرط خیربـودن امت ، امر به معروف و نهی از منکر است به این صورت کـه اگـر آنـان ایـن فریضـه را تـرک کنند از خیریت میافتند یا خداوند خبر از وجود این صفت در امت اسلام داده است ؟ برای روشن شدن مطلب لازم است به این سؤالات پاسخ داده شود کـه در ادامـه بـه آن پرداخته خواهد شد.