چکیده:
ابنتیمیه و به تبع او عموم عناصر وهابی در مواجهه با دیگر مذاهب اسلامی همواره رویکرد تهاجمی و به دور از اخلاق اسلامی داشتهاند و در این راستا آنان را مورد حملات لفظی و نوشتاری قرار میدهند. جریانهای تکفیری به هر مسلمانی که عقیده آنان را نپذیرد، کمابیش معترضاند. ازجمله نسبت به اشاعره نیز چنین برخورد ناصوابی را در پیش گرفتهاند. اشعریگری، تفکری معتدل و میانه بین اهل رأی و اهل حدیث است که امروزه صدها میلیون پیرو دارد. ولی ابنتیمیه و وهابیان، بدون توجه به دستور نصوص شرعی، مبنی بر لزوم برخورداری از شرح صدر و مدارا با دیگر مسلمانان، اشاعره را مورد سب و هتک حرمت قرار میدهند. ازجمله اینکه آنها را از تعریف اهلسنت خارج میکنند یا آنان را بدعتگذار میخوانند. مقاله پیشِ رو با در نظر داشتن لزوم حفظ حرمت برادر مسلمان، رویکرد یکجانبهگرایانه تکفیریان نسبت به اشاعره را یادآور میشود. عناصر وهابی در مباحث عقیدتی نیز در برخی برداشتهای اشاعره ازجمله بهادادن به عقل بهعنوان منبع معرفتی و تأویل صفات خبری نیز با آنها مشکل دارند و حملات شدیدی به اشاعره انجام میدهند. درحالی که نصوص شرعی، نظر اشاعره را تأیید میکند. در نوشتار حاضر به برخی از اختلافات عقیدتی نیز پرداخته شده است.
Ibn Taymiyyah and his Wahhabi followers always conflict with other Muslim denominations, bombarding them with the false accusations. This Takfiri movement invade each Muslim that disagrees with them. One of the victims of these invasions is Ashʿarite's sect. Having a moderate ideology, taking the path of moderation, Ashʿarite have millions of followers around the world. Ibn Taymiyyah and the Wahhabi, ignoring the religious texts concerning the toleration and coexistence, curse the Ashʿarite and call them heresiarch. In this essay, the views of this Takfiri Group on Ashʿarite will be considered. The Wahhabi condemns the Ashʿarite in religious beliefs like putting a great value to the reason, interpreting the God's attributes. The religious texts prove the Ashʿarite beliefs. In this essay, some of the theological disputes will be studied.
خلاصه ماشینی:
com مقدمه تاریخ سیاسی- اجتماعی تکفیریان نشـان میدهـد، به سـبب نداشـتن سـعه صـدر کـه عـدم تحمل غیرهمفکران را ناشی میشود با عمـوم اهـل سـنت و شـیعیان در تعارض انـد و ایـن تعارض و تقابل و بداخلاقی در برخـی مـوارد بـه حـدی پـیش رفتـه کـه بـه تکفیـر و تفسـیق دیدگاه های مختلف اهل سنت نیز منجر شده است .
آنچه در این نوشتار، مورد بررسی قرار گرفته ، این است کـه عناصـر وهـابی- تکفیـری، نه تنها برخی از عقاید و آرای اشاعره را قبول ندارند، بلکه به آنان حمله نیز میکنند و از این لحاظ ، اختلاف پررنگی بین این دو مکتب وجود دارد.
٢. نک : مجموعة من الباحثین ، موسوعة الفرق المنتسبة للإسلام ، ج ۲، ص ۱۳۷؛ بن عثیمین ، محمد بن صـالح ، لقـاء البـاب المفتوح ، دروس صوتیة ، ش ٢٢٠، من هم أهل السنة الحق ؛ همان ، مجموع فتاوی ورسائل فضـیلة الشـیخ ، ج ۸، ص ۴۰؛ آل الشیخ ، صالح بن عبدالعزیز، اللآلـئ البهیـة ، ص ١١٣؛ حـوالی، سـفربن عبـدالرحمان ، دروس للشـیخ سـفر الحـوالی، ش ۵۳؛ فوزان ، صالح بن فوزان ، الارشاد الی صحیح الاعتقاد، ج ۱، ص ۸؛ همان ، المنتقـی مـن فتـاوی الفـوزان ، ج ۲، ص ۶؛ علیـزاده موسوی، سید مهدی، مبانی اعتقادی وهابیت ، ص ١٣٨؛ به نقل از بن باز، عبدالعزیز، تنبیهات فی الرد علی من تأول الصفات ، ص ۴۲؛ محمد باکریم محمد، وسطیه اهل السنة بین الفرق ، ص ۲۸۹.