چکیده:
یکی از چالشهای اساسی در مواجهۀ معقول با مسئله مد لباس در جامعه ایران، ابهام نسبت به مبانی و اصول اسلامی ایرانی پوشش است؛ ابهامی که سیاستگذاری، کنشگری و سرمایهگذاری در این حوزه را نیز دچار سردرگمی و پراکندگی نموده است. در پژوهش حاضر بهمنظور دستیابی به برداشتی اولیه از چیستی مبانی و اصول پوشش اسلامی ایرانی ذیل جهانبینی توحیدیِ فرهنگ ایرانی و نسبت آن با مد به مفهوم امروزین، با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون به مطالعه آیات و احادیث مرتبط پرداخته شد. این مبانی و اصول در سه سطح: 1ـ جهانبینی، 2ـ ارزشها (تقوا، حیا و عفاف) و 3ـ هنجارها و رفتارها (پوشیدگی، پرهیز از تبرج، پرهیز از لباس شهرت، توجه به ماهیت صنعتی و وجه کارکردی لباس و...) دستهبندی و ارائه شد. بر اساس یافتهها میتوان گفت که هرچند مد در مفهوم و تجلی مدرن آن، از حیث مبنا و ماهیت در تناقض با ارزشها و هنجارهای منبعث از جهانبینی توحیدی قرار دارد، اما در دلالت کلی آن به سبک فراگیر پوشش در یک دوره زمانی و یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، فرصتی در دستیابی به سبک متمایز و ملی اسلامی ایرانی است و میتوان با تکیه بر اصول جهانبینی توحیدی در برابر کثرت نسبیگرایانه سرمایهداری در سبک پوشش، کثرتی وحدتبخش خلق کرد.
The ambiguity about the fundamentals and principles of Iranian Islamic veiling is one of the main challenges in dealing with the issue of fashion-clothes in Iranian society, which has also confused and dispersed policy-making, activism and investment in this area. The study of related verses and ahadith in this article were studied by using the method of content analysis, in order to obtain a basic understanding of the fundamentals and principles of Islamic Iranian veiling under the monotheistic worldview of Iranian culture and its relation to fashion in a modern concept. These principles were categorized in three levels: 1- Worldview, 2- Values (Taqwa (Arabic: تقوی, God-wariness), modesty, and chastity) and 3- Norms and behaviors (veiling, avoiding Tabarruj (Arabic: تبرج, displaying beauty in a way deemed inappropriate by Islamic standards), avoiding the clothing of fame, considering the industrial nature and functional aspects of clothing, etc.). It can be said based on the findings, that although fashion in its modern sense and manifestation, in terms of its basis and nature is in contradiction to values and norms derived from monotheistic worldview, but it is an opportunity to achieve a distinctive and national style of Islamic Iran in its general implication to the inclusive style of veiling in a time period and one of the most popular cultural industries, and it can be based on the principles of monotheistic worldview against capitalist relativistic pluralism in the style of cover to create a unifying plurality.
خلاصه ماشینی:
آموزههای قرآنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، دورۀ بیستم، شمارۀ 38، پاییز ـ زمستان 1402 نوع مقاله: علمی ـ پژوهشی (209ـ 235) واکاوی مبانی و اصول سبک پوشش اسلامی ایرانی بر اساس آیات قرآن و احادیث؛از بعد جهانبینی تا هنجاری 1 ( حسین مهربانیفر( 2 چکیده یکی از چالشهای اساسی در مواجهۀ معقول با مسئله مد لباس در جامعه ایران، ابهام نسبت به مبانی و اصول اسلامی ایرانی پوشش است؛ ابهامی که سیاستگذاری، کنشگری و سرمایهگذاری در این حوزه را نیز دچار سردرگمی و پراکندگی نموده است.
فشن بهصورت چرخهای پیش میرود و قاعدهاش این است که این چرخه (بازه زمانی) تا جای ممکن کوتاه شود (اسونسن، 1400: 34 و > از همین روست که ادعا میشود کمرنگ شدن پیوندها و منابع هویتبخش سنتی بهویژه در نسبت با خانواده و دین و تأکید بر خواستهها و تمایلات فردی در انتخاب سبک زندگی هویت انسان مدرن، همراه با گرایش فزاینده به تغییر و امر نو، اصالت یافتن بدن و تبدیل شدن آن به پایهای برای پروژۀ بازتابانه از هویت خود را ـ طبق توصیف گیدنزـ به دنبال داشته است و «در چنین شرایطی، پوشش و آرایش بدن بهعنوان روایت بیرونی هویت شخصی، با تنوعات گوناگونی که به مدد سرمایهداری به آن دست یافته است، بهعنوان شأنی از شئون انسانی اهمیت زیادی پیدا کرده است» (ایلخانیپور نادری و شجاعی باغینی، 13 > این امر در مدرنیتۀ متأخر شدتی فزاینده مییابد؛ جامعه مدرن بهتدریج از مدها در واقع، الگوهای فرهنگیای هستند که از سوی بخش معینی از یک جامعه برای دورۀ زمانی نسبتاً کوتاهی پذیرفته شده و سپس رخت برمیبندند (Vago, 2003: 203).