چکیده:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان با استفاده از داستانهای کهن ایرانی بر تفکر نقادانهه حل مسئله و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان لالی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان لالی میباشند» که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۴۰۲ مشغول به تحصیل بودند. برای تعیین نمونه با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای» ابتدا پرسشنامه تفکر نقادانه، حل مسئله و سازگاری اجتماعی بر روی دانش آموزان ۵ کلاس اجرا شد و سپس تعداد ۴۰ نفر که نمره آنها یک انحراف معیار پایینتر از حد میانگین بود به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید؛ و سپس به طور تصادفی» در دو گروه ۲۰ نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع تجربی پیش آزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. ابزار جمع آوری دادههای پژوهش شامل: پرسشنامه سازگاری اجتماعی کودکان دخانچی (۱۳۷۸)، پرسشنامهی حل مساله لانگک و کسیدی (۱۹۹۶)، مقیاس تفکر انتقادی کود کان ساسو (۲۰۱۳) و آموزش فلسفه با استفاده از داستانهای کهن ایرانی بر گرفته از بسته آموزشی شاه محمدی (۱۳۹۹) بود. پس از گزینش تصادفی گروههاء از گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کگروه کنترل (۲۰ نفر) پیش آزمون به عمل آمد. سپس پر اروی گروه آزماپش پرنامه آمداخلهای آموزش فلسفه با استفاده از داستانهای کهن ایرانی در ۱۱ جلسه ۴۵ دقبقهای اجرا گردید. پس از پایان برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. دادهها با آزمون تحلیل کواریانس و نرمافزار spssجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش فلسفه به کودکان با استفاده از داستانهای کهن ایرانی بر تفکر نقادانه» حل مسئله و سا زگاری اجتماعی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان لالی تاثیر دارد.