چکیده:
سعدی، شاعر بزرگ ایرانزمین، از قرآن توشه برگرفته و بدینوسیله، مایههای بسیار ارزشمندی به آثار خود داده است. برای درک بهتر اینکه سعدی چه توشههایی از قرآن برگرفته، ناچاریم به اوضاع زمان در قرن هفتم و هشتم هجری ایران بپردازیم؛ دورانی که در آن ایران، اوضاع آشفتهای داشته. سعدی در این دوران از سه منبع معارف بشری که قرآن، سنت، نهجالبلاغه است، اثر پذیرفته است. بوستان و گلستان بزرگترین رهاورد این سیر و سفر معراجگونۀ سعدی است، حقیقتا از شیراز حرکت میکند و در این سفر به معراج میرود و در این مدت، چهارده بار، به حج رفته است. سعدی در قطعات، مثلثات، قصاید، ملعمات و حتی غزلیات زلال خود نیز معارف و فرهنگ بشری آموخته، اندوخته و همه را بازتاب داده است. گلستان و بوستان، دو گوهر تابناک ادبیات جهانی بهشمار میروند و این سخن گزافه نیست و مورد تایید همه کسانی است که در ادبیات مطالعه داشتهاند. در ادامه مقاله به چگونگی این بهرهمندی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
خوارزمشاهیان که بر منطقه خوارزم و بخش بزرگی از خراسان آن روز فرماندهی میکردند و با تاخت و تاز تاتار و مغول روبهرو شدند، در سال 628 هجری بهکلی از میان رفتند، لیکن فارس بر اثر تدبیر فرمانروای خردمند آن، ابیبکر سعد زنگی و پسرش که هردو از حاکمان فارس بودند و در پرورش فرهنگ و آبادی سرزمین بسیار میکوشیدند، در امان ماند و از نظر فرهنگ و تمدن ترقی و بهبود یافت و فارس منطقه امن آن عهد بهشمار رفت و بسیاری از بزرگان را بهسوی خود کشید و بهعنوان پناهگاه بزرگان و ادیبان درآمد؛ چنانکه سعدی خطاب به سعدبن زنگی گفته: اقلیم پارس را غم از آسیب دهر نیست, تا بر سرش بود چو تویی سایه خدا امروز کس نشان ندهد در بسیط خاک, مانند آستان درت مأمن رضا بر توست پاس خاطر بیچارگان و شکر, بر ما و بر خدای جهان آفرین جزا (سعدی، 1389: 31) ظاهراً این شعر را سعدی پس از سی و چندی سال دوری و بازگشت از عراق و حجاز به شیراز سروده است.
از دست و زبان که بر آید, کز عهده شکرش به در آید» (سعدی، 1389: 28) این «منّت» در دیباچه گلستان، در واقع، شرح و ترجمهای از خطبه اول نهجالبلاغه میباشد و از نظر قرآن منّت چیست؟ منّت از جانب بنده، یعنی آنکه نعمتی را بدهد و به رخش بکشد و بگوید من بودم که نعمت را به تو دادم و خداوند میفرماید: «لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى» (بقره: آیه 264) بخششهای راستین خود را با منّت و آزار گذاشتن، باطل و بیارزش نکنید.