چکیده:
شیوع خبر پیشنهادهای سهگانة سیدالشهدا (ع) به عمربن سعد در میان مردم، با تکذیب عقبةبن سمعان [غلام رباب، همسر امام] روبهرو شد. متن خبر پیشنهادها و جزئیات مخالفت عقبه، در اخبار عاشورایی ابومخنف انعکاس یافته است. بازگشت به حجاز، تبعید به یکی از مرزها برای جنگ با غیرمسلمانان، و رفتن به شام و دست در دست یزید نهادن، سه پیشنهاد منسوب به امام است. قبول خبر پیشنهادها یا ترجیح تکذیب عقبه، تاثیر بسزایی بر نتایج تحلیلهای عاشورایی دارد و بر اهمیت پرداختن به این دو خبر افزوده است. پژوهش پیشرو ضمن توجه به سند، با کمک سایر گزارشهای تاریخ کربلا، به اعتبارسنجی محتوایی این دو خبر نیز پرداخته است. اتصال سند گزارش عقبه، در مقایسه با مرسل بودن سند خبر پیشنهادها، و نیز همراهی دیگر گزارشهای عاشورایی با سخن او در مقایسه با عدم هماهنگی آنها با خبر پیشنهادها، نشان از برتری و ترجیح تکذیب وی نسبتبه خبر پیشنهادها دارد.
The spread of the news of Imam Hosein’s three suggestions to Umar Ibn Sa’d was denied by Uqbah ibn Sem’an [the slave of Robab, Imam's wife]. The hadith of Imam’s suggestions and the details of Uqbah’s opposition is narrated in the Ashura narrations of Abu Mekhnaf’s book. The three suggestions attributed to Imam Hosein are returning to Hijaz, exile to one of the borders to fight against non-Muslims, and going to Syria and joining hands with Yazid. Accepting the narration of Imam’s suggestions or preferring the rejection of Uqbah greatly effects the results of Ashura analysis. This increases the importance of discussing the two narrations. Considering the hadiths’ isnad (chain of narrations) and the other reports of the history of Karbala, this research has evaluated the content of the two narrations. The isnad (chain of narrators) of the hadith of Uqbah is muttasel, while the isnad of the hadith of Imam’s suggestions is morsal, and also the accordance of the other Ashura reports with the words of the first hadith, unlike the second one, shows the superiority and preference of the hadith of Imam’s denial over the hadith of his suggestions.
خلاصه ماشینی:
سروش محلاتی در گفتاری تحت عنوان «امکان یا امتناع مذاکره با دشمن در سیاست انقلابی امام حسین(ع)»، 2 با استناد به ملاقات و گفتوگوی سیدالشهدا(ع) و عمرسعد در کربلا و تلقی به قبول کردن پیشنهادهای سهگانه، تلاش کرده است ثابت کند که آن حضرت با انجام ملاقاتهایی در کربلا، بهدنبال مذاکره و توافق با یزید بود تا جلوی جنگ گرفته شود؛ که حامد منتظری مقدم در مقالهای با عنوان «جایگاه مذاکره با دشمن در قیام امام حسین(ع)؛ نقدی بر دیدگاه محمد سروش محلاتی»، به نقد روشمند و تاریخی دیدگاه وی پرداخته است.
اعتبارسنجی محتوا بنا بر سخن عقبه، امام(ع) هرگز پیشنهادی دربارة رفتن به شام و دست در دست یزید نهادن و نیز تبعید شدن به مرزها نداده، بلکه فرموده است: «مرا رها کنید تا در این سرزمین پهناور بروم تا اینکه ببینیم کار مردم به کجا میانجامد».
البته این سخن زهیر، مؤیدی بر ارائة پیشنهاد رفتن به شام برای مذاکرة مستقیم (نه بیعت) با یزید از سوی امام(ع) دانسته شده است 3 که چنین برداشتی دقیق نیست.
همچنین زهیر در بخشی از خطبة خود، انتقادات تندی به اعمال و جنایات ابنزیاد و پدرش مطرح کرده است 1 که میان چنین سخنانی که بیشک معاویه و یزید را نیز دربرمیگیرد، با این برداشت که سخن او تکرار پیشنهاد امام(ع) برای رفتن به شام است، تناسبی وجود ندارد.
ممکن است تصور شود که عقبه این پیشنهاد را نیز قبول نداشته و برای همین از آن یاد نکرده است؛ درحالیکه نخستین بار پس از برخورد با حر و سپاهش بود که در خطبهای با محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 6، ص 88.