چکیده:
در پژوهش حاضر سعی شده نحوه رشد و حرکت یک سوژه انسانی در بستر بینالمللی نشان داده شود. از بین نحلههای موجود ادبیات تطبیقی، نحلة "رمارک" مورد توجه قرار گرفت. رمارک این علم را نه یک رشتة مستقل، بلکه دانشی "میان رشتهای" (interdisciplinary) و پلی میان آثار ادبی ملتها میدانست. از میان روشهای مطالعة تطبیقی، شیوة پیشنهادی جرج بردی که شامل چهار مرحله: توصیف (description)، تفسیر (interperation)، همجواری (juxtaposition)، مقایسه (Comparison) است، ملاک قرار گرفته است. "قلب مادر" از اشعار ایرجمیرزا، شاعر دوره مشروطه است که سالیان مدید توسط معلمان دلسوز کشورمان در کلاسهای درس زمزمه میشود. "ژان ریش پن" سرایندة اصلی این شعر و کشور فرانسه خاستگاه اصلی این اثر است. بررسی تطبیقی این سوژه از بعد تیپشناسی نشان میدهد، انسانها، فارغ از تمامی افتراقها ـ که برخاسته از تفاوتهای فرهنگی آنهاست ـ همواره مشترکاتی دارند. مشترکاتی که از روح و روان انسانی و از زندگی اجتماعی آنها نشئت گرفته است. ادبیات تطبیقی میتواند در جهت انتقال ذوق و احساس و عواطف و خرد انسانها و ملتها به یکدیگر، به منظور ایجاد ارتباط و پیوند میان اندیشهها و ذوقها و درک و فهم و تأثیر متقابل فرهنگها نقشآفرین و بالنده باشد.
خلاصه ماشینی:
"ازجمله وی روزگار را شعبدهباز، شکارچی و ستمگری میداند که بهدنبال فائقآمدن بر ارادة انسانی است: نهفته در پس این لاجوردگون خیمه از دام تن بهنام و نشانی توان گریخت طبیب دهر نیاموخت جز ستم پروین هزار شعبدهبازی، هزار عیاری (اعتصامی، همان، 21) دام زمانه بود که نام و نشان نداشت (همان، 21) به درد کشت و حدیثی نگفت از درمان (همان، 157) ازاینرو شاعر به انسانها هشدار میدهد فریب ظاهرسازیهای روزگار را نخورند: هشدار ای گرسنه که طباخ روزگار نامیخته به زهر، نوالی به خوان نداشت9 (همان، 24) با اینکه پروین بهعلت ویژگیهای شخصیتی و متأثربودن از فرهنگ سنتی به نیروهای فرامادی اعتقاد فراوانی دارد، در برخی از اشعارش متأثر از اومانیسم ـکه از دستاوردهای مدرنیسم است ـ به نقش اختیار و ارادة آدمی در زندگی و ارتباط منطقی میان کنش و واکنش اشاراتی دارد: دیوانگی است قصة تقدیر و بخت نیستهمه کردار تو از تست چنین تیرهگر گرانباریم جرم چرخ چیست؟هرچه دهی دهر را، همان دهدت بازبه تو هرچ آن رسد از تنگی و مسکینی از بام سرنگونشدن و گفتن این قضاست (همان، 17)چهکنی شکوه ز ماه و گله از اختر (همان، 37)بار کردار بد خود میبریم (همان، 45)خواستة بد نمیخرند جز ارزان (همان، 46)همه از تست نه از کجروی دوران (همان، 48) بدینترتیب پروین که متأثر از دو فرهنگ قدیم و جدید است، تحت تأثیر هر دو اندیشة فلکگرایی و فلکگریزی قرار گرفته است."