چکیده:
آنچه از معنای اولیه متن فهمیده می شود، به گونه دایمی و ضروری با مقصود نهایی گوینده مطابقت کامل ندارد. از این رو، برای گذر از معنای ظاهری و ابتدایی و رسیدن به مراد جدی، باید قرنیه های گونانی را گرد آورد. علامه محمد تقی مجلسی از محدثان بزرگی است که به گاه شرح بسیاری از احادیث و برای حل مشکلات آنها، به ارایه قرنیه های مقامی و کلامی پرداخته و از این رهگذر گنجینه ای گرانبها را به یادگار نهاده است. مقاله پیش رو عرضه دسته بندی شده این قرنیه ها، بر طبق سیر پیشنهادی نگارنده در کتاب روش فهم حدیث است.
مستندات و استشهادهای مقاله از میان چهار جلد (1، 8، 12و 13) روضه المتقین، شرح بزرگ و عربی علامه مجلسی بر من لا یحضره الفقیه برگرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"و برای نشان دادن راه رسیدن به مراد اصلی هر سخن،عبارتی طویلتر را ذکر میکند که ماآن را عینا نقل میکنیم؛زیرا اگرچه مربوط به طریق تحصیل مراد واقعی از ظاهر کلام فقیهاناست،اما ذیل کلام مجلسی(رحمة الله علیه)نشان میدهد که این طریق در اخبار نیز پیمودنی است و اگر باوجود قراین هم به نتیجه نرسیدیم،باید به اجمال تن در دهیم و نه با ابداع احتمالات غیرعرفی،معنایی خودساخته را بر حدیث و معصومان:متکلفانه بار کنیم.
«و دربارۀ مردی سؤال شد که میخوابد سپس بیدار میشود و دست به آلت خود میکشد ومیبیند که خیس و مرطوب شده ولی چیزی در خواب ندیده،آیا باید غسل کند؟» به عبارت دیگر،فرض راوی در دایرۀ اغسال مربوط به خروج مایعات از مخرج بولاست که آیا خروج مایعاتی مانند مذی و ودی نیز که متفاوت از منی هستند،موجب وجوبغسل میشود یا نه؟و امام در همین محدودۀ سؤال،حکم به عدم وجوب غسل کرده است وحصر را با نظر به همین دامنه و به اصطلاح در نسبت سنجی با این محدوده ارائه است و دراین صورت،حکم منطقی،فقهی و مقبول و بدون معارض مینماید.
اما خوشبختانه احادیث دیگری که در این زمینه نقل شده و کلینی تقریبا همۀ آنها را درباب مخصوص خود در کتاب الدعاء آورده است،به روشنی،مفهوم روایت را توضیحمیدهد و مجلسی(رحمة الله علیه)نیز با عنایت به همین نکته روایات الکافی را نقل میکند.
مجلسی(رحمة الله علیه)در شرح خبر صدوقبه حدیثی که بلافاصله خود او آورده و نیز نقل کلینی و روایاتی که مربوط به شرط قدرتاعاشه و تأمین معیشت خانواده در مرد است،استناد میکند و میگوید: و این اخبار به منزلۀ تقییدکنندۀ اخبار گذشته است و دلالت دارد بر این که اگر خواستگار،فاسق یا ناداری که قادر به تأمین نفقه نیست باشد،پذیرش او واجب نیست؛هرچند-چنان که گذشت-مستحب است."