چکیده:
خلقت روح قبل از بدن،از مباحث مهمی است که بسیاری از دانشمندان بزرگ شیعی دربارهء آن به بحث و بررسی پرداختهاند.آراء و نظریههای 12 نفر از اندیشمندان شیعه از قرن 11(میرداماد 1041 ق) تا قرن 13(ملا هادی سبزواری)با استناد به احادیث خلقت ارواح قبل از ابدان،بیان و در مواردی نیز به اجمال،بررسی شده است. حقیقت نفسی که انسان با«أنا»به آن اشاره میکند،جسمانیة الحدوث بودن نفس و جهت نورانی و روحانی داشتن آن،میثاق بر ولایت،ازلی بودن ارواح،تقدم ذاتی نفس بر بدن و حدوث نفس با حدوث بدن،از جمله مباحثی است که باتوجه به نظریات دانشمندان،مطرح و بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"بقی الکلام فی أن هذه النفوس المتعینة بهذه التعینات الحادثة الجوهریة هل لها کینونة اخری عقلیة قبل وجود البدن،کما أن لها عند استکمالها بالعقل بالفعل کینونة اخری عقلیة تخالف کینونة النفوس الإنسانیة المتفقة النوع، أم لیس لها قبل البدن نحو من الوجود أصلا؟(همان:ص 733) کلامی که باقی ماند،آن است که ارواحی که با این امتیازات و تشخصات حادث جوهری متعیناند،آیا وجودی دیگر(غیراز وجود حدوثی متعین)به صورت عقلی پیش از وجود بدن دارند؛همانطورکه بعد از رسیدن به عقل بالفعل،آنها را وجودی عقلی است که باوجود ارواح انسانی-که اتحاد در نوع دارند-در تخالف است یا آنها را پیش از بدن،هیچ نحو وجودی از اصل نیست؟ وی شأن این بحث را فراتر آن میداند که بتوان آن را برای هر شخص بیان کرد و معتقد است که ذوق هر شخص ادراک آن را ندارد،بلکه اکثر طبایع از شنیدن آن مشمئز میشوند؛همچون شخصی که از بوی معطر گل،بیراز است.
بنابراین چه اشکالی دارد که ارواح انسانی را-که صور بعضی از انواع طبیعیاند-وجودی به صورت عقلی باشد؟ طبق این بیان،همهء موجودات در مقام ربوبی و در عالم عقلی،بهنحو بساطت موجودند و هیچ کدام از آنها،نسبت به دیگری امتیازی ندارند؛یعنی همه در آنجا به یک وجود،موجودند و در آن وجود،هیچ نحوه کثرت و تفرق و ابعاض وجود ندارد؛اما دیدیم که در روایات،خیلی روشن بیان شده است که ارواح انسانها در عالم ارواح-که دو هزار سال پیش از ابدان خلق شده بودند-از همدیگر ممتاز بودند و باهم ائتلاف و اختلاف داشتند و بعد از خلق ابدان،همان ارواح به ابدان متعلق شدند.
قمی در قسمت دیگر،به تقدم اروح بر ابدان تصریح میکند و توضیح میدهد که مراد از تقدم ارواح بر ابدان را حقیقی نمیداند؛لذا در شرح حدیث«إن الله خلق الأروح قبل الأجساد بألفی عام»مینویسد: و عندی أن هذا التقدم لیس بحسب الزمان بأن تتقدم الأرواح ألفی عام زمانی علی خلق بدن آدم أو بدن کل شخص؛إذ لیس لها من حیث نفسها وجود فی الزمان حتی یتقدر به."