چکیده:
منطق تکوینی از نظر تاریخی، همزاد اندیشة بشری است. اما تدوین قواعد منطق بنابر قول
مشهور، نخست به دست ارسطو صورت گرفته است. ﭘس از او، شاگردان و پیروان وی به شرح و
تفسیر آن ﭘرداختند و مجموعه کتابهای منطق ارسطویی را گردآوردند و آن را ارغنون
نامیدند.
از همان زمانی که ارسطو منطق را تدوین کرد, این علم در کانون انتقاد قرار گرفت.
شکاکان، سوفسطائیان و رواقیان، از جمله معاصران ارسطو و تابعان او هستند که بر منطق
انتقاداتی داشتهاند. ﭘس از ترجمة منطق ارسطویی به زبان عربی در جوامع اسلامی بر
منطق ارسطویی اشکالهایی وارد شده است. منتقدان منطق با تخصصها و مذهبهای مختلف
فکری و عقیدتی و با انگیزه های گوناگون به مخالفت با منطق برخاستهاند. از میان
منتقدان مسلمان منطق ارسطویی میتوان سیرافی, ابنتیمیه, ابنقیم جوزیه, ابنخلدون,
سیوطی و استرآبادی را نام برد.
در این مقاله، شبههها و اشکالهایی که ابوسعید سیرافی بر منطق ارسطو وارد کرده است
و نیز ﭘاسخی که منطقدانان از جمله متی بن یونس به این شبههها دادهاند بررسی
خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"این مطلب که صرف وجود نیروی عقل برای درست اندیشیدن انسان کافی نیست و نمیتوان فطرت انسان را برای تصحیح افکارش کافی دانست، بلکه انسان در این امر به قوانین منطق نیازمند است، در سخنان منطقدانان بدان توجه شده است و میتوان این سخنان را در پاسخ شبهة اول سیرافی مطرح کرد (ابنسینا، الشفا، المدخل، 19؛ همو، النجاه، 9؛ بهمنیار، التحصیل، 5؛ غزالی، معیارالعلم، 33؛ بغدادی، المعتبر، 7؛ ابنکمونه، الجدید فی الحکمه،151؛ شهرزوری، شرح حکمه الاشراق، 35).
این سخنان منطقدانان بیانگر نیاز به قوانین فکر و علم منطق به عنوان ابزاری برای عقل بشر است که باعث تکمیل و تسهیل و تنظیم و تعدیل تصرفهای آن است، نه اینکه باعث رفع هرگونه اختلافی در میان انسانها باشد؛ هرچند انسانها در مراعات این قوانین دقت کافی را نداشته باشند؛ چنانکه شأن همه علوم آلی از جمله علوم ادبی همین است اشکال هشتم: تفاوت منطق با نحو سیرافی از متی میخواهد با کمک گرفتن از قوانین منطق ارسطو، معانی «واو» و احکامش را شرح دهد و متی در پاسخ میگوید: این مطالب به علم نحو مربوط است و منطقی به نحو نیاز ندارد؛ گرچه نحوی محتاج منطق است؛ چون منطق از معنا بحث میکند و نحو از لفظ و منطقی به لفظ نیاز ندارد و بحث از لفظ در منطق بحثی عارضی است."