خلاصه ماشینی:
"پس از این اجماع بود که تازه سر درددل دو سه نفر از زنان جوان باز شد و گفتند: وزارت امور زنان در دولت کرزی بسیار کاهل است.
من که مانند شاه جان با نمونههای زندهء زنان علیه زنان بعد از انقلاب سال 1357 ایران برخوردهای لحظه به لحظه داشتهام،با این پرسش بیپاسخ جلسه را ترک میکنم که:چگونه میتوانیم طالبان را از درون خویشتن خویش بیرون کشیده و تار و مار کنیم؟چگونه؟ جلوههای سیاسی محل اقامت من در کابل یک ساختمان قدیمی است که کاروانسرا نامیده میشود.
شنیدم نیمه شب چند مرد در اتاق یک زن خارجی را گشوده بودند و مدیر کاروانسرا روز بعد به یک آمریکائی که آمده بود پیش پرداخت زن را پس بگیرد توضیح میداد که تقصیر از خود زن بوده و باید عنعنات اهالی افغانستان را مراعات میکرده است.
در کاروانسرا و هتلها و ساختمانهای دولتی در ساعات روز ژنراتورها تأمین برق میکنند زنان معلم که برای شرکت در جلساتی از سایر نقاط افغانستان به کابل آمدهاند،گزارش میدهند در ولایات با وجود برنامههای اعلام شدهء آموزشی، کمتر امکانات درس خواندن در دسترس است.
بیتردید وضعیت آموزش دختران در شهرها و ولایات بهتر شده،ذهنیت بسیار مردانی که در زمینهء محدودیتهای آموزشی زنان با طالبان همصدا شده بودند،تا حدودی به جبر یا اختیار تغییر کرده است،اما کمبودها نگرانکننده است.
آیا ممکن است یک بار دیگر طالبان از مرز پاکستان وارد افغانستان بشود و این بار به زبان انگلیسی زنان را سرکوب کند؟ یک دختر بازگشته از پاکستان میگفت دلش میخواهد در دانشگاه کابل پذیرفته بشود و ادبیات انگلیسی بخواند."