چکیده:
از جمله مباحث پردامنهدار در حوزهء استدلالهای حقوقی ضرورت و یا عدم ضرورت اجتناب از خلط میان قواعد و قوانین مربوط به امور تکوینی و امور اعتباری در احکام و قوانین مترتب بر مفاهیم حقوقی میباشد.چه بسیارند فقها و حقوقدانهایی که به قواعدی چون قاعده الواحد،امتناع تقدم شیء بر نفس و...در استدلالهای فقهی و حقوقی استناد میجویند،و گروهی دیگر بر این باورند که در این عرصه مجال ورود به چنین قواعدی وجود ندارد.زیرا مفاهیم مورد استفاده در امور تقنینی و تشریعی از زمرهء اعتباریات محسوب گردیده و به همین لحاظ این قبیل استدلالها را از اساس پذیرا نمیگردند و در استدلالهای خویش بیان میدارند که مفاهیم اعتباری حظی از حقیقت نبردهاند تا در پرتو قواعد مربوط به امور عینی و حقیقی قرار گیرند.در این مجال به قدر وسع کوشیدیه شده است تا با تبیین دقیق ادراکات اعتباری قلمرو دقیق این مفاهیم و میزان حظ و بهرهء این مفاهیم از حقایق را روشن گردد.هرچند در این نوشتار کوشیده شده است تا واژگان حسن و قبح و عدالت به لحاظ کارکرد وسیعشان در مفاهیم حقوقی مورد امعان نظر خاص قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"3 هرچند این سخنان و دیدگاهها مورد ابطال قرار گرفته و هرشخص در هنگام استعمال واژگانی چون خوب و بد آنها را به درستی بر موضوع و موصوفش حمل میکند که شنونده هم همان طور که موضوع در متن واقع موجود است وجود محمول و وصف را نیز بخوبی درک میکند ما هم در این نوشتار در صدر ورود تفصیلی به این بحث نیستیم،لکن از همین محل وارد مبحث معنای مفاهیم اعتباری میشویم که درک غلط این معانی موجب پدید آمدن چنین اشکالاتی در مفاهیم حقوقی میگردد.
21 بنابر آنچه گذشت نتایج زیر بدست میآید: ضابط اعتباری بودن عملی این است که نسبت((باید))را میتوان به متعلق وی فرض کرد و خود این اعتباریات دو قسم هستند: 1-اعتباریات بالمعنی الاعم که در مقابل مهیات هستند 1-اعتباریا بالمعنی الاخص یا اعتباریات عملی چون اعتباریات عملی مولود یا طفیلی احساساتی هستند که مناسب قوای فعاله میباشد و از جهت ثبات و تغییر و بقاء و زوال تابع آن احساسات درونیاند و احساسات نیز دو گونه هستند: 1-احساسات عمومی و لازم نوعیت نوع و تابع ساختمان طبیعی انسان 2-احساسات خصوصی قابل تبدل و تغییر.
اینک برمیگردیم به سئوال اصلی خود که آیا عدالت اجتماعی از ز مرهء اعتباریات است؟ عدالت اجتماعی از زمرهء اعتبارات ثابته عدالت به عنوان مفهومی ارزشی و اخلاقی که جوهرهء اصلی حقوق را تشکیل میدهد،روشنترین و بارزترین مصداق حسن ذاتی محسوب میشود که مؤدای حکم عقل عملی است متن یا قوت ابو اسحق بن نوبخت به عنوان یکی از قدیمیترین متون امامیه در مقدمهء بحث عدل بیان میدارد: در برخی کردارها مورد حکم عقل به قبح قرار میگیرند و برخی نه و همچنین در طرف حسن."