خلاصه ماشینی:
"«ریشههای تشیع شمال هندوستان در ایران و عراق»بررسی نسبتا مفصلی است از چگونگی پیدایش حکومت شیعه در اوده(awadh)در سالهای 1722-1859 م،یعنی از پایان حکومت آخرین سلطان مقتدر گورکانی،اورنگزیب تا آغاز حکومت مستقیم انگلستان در هند،و نحوهء انسجام سازمانهای سیاسی و اجتماعی آن حکومت در تحت سلطهء نوابهای خاندان نیشابوری که از امرای ایرانی تبار دربار گورکیان بودند.
با این همه، تداوم سلطنت نیشابوری در گرو تأئید منبع قدرت دیگری نیز بود و در نتیجه برهان الملک مجبور به پرداخت 20 میلیون روپی به نادر شاه گشت تا پادشاه ایران اجازه دهد که نواب اوده برادرزادهء خود،صفدر جنگ،را بهعنوان جانشین خود معرفی نماید و به این ترتیب سلطنت شیعه موروثی خاندان نیشابوری را بنا گذارد.
نویسند کتاب از این روندها و رویدادها،که آنان را به صراحت تشریح مینماید،چنین نتیجه میگیرد که تشیع غائی مبنی بر فرهنگ و نظریات طبقهء علماء با استفاده از پایگاههای مذهبی شیعه در ایران و عراق،و تحت نفوذ مستقیم فرهنگ ایران،با حمایت دربار نیشابوری در حکومت اوده ریشه دواندند.
تشیع عامی نه تنها میان دربار نیشابوری،علماء و صاحب منصبان شیعه اوده و خردهپایان آن ولایت استمرار فکری ایجاد کرده بود،بلکه میان تشیع و مسلک هندو نیز پیوندهای عقیدتی پدید آورده بود که به حکومت شیعه در بین هندوان مشروعیت میبخشید.
این مکتب تشیع اگرچه مدیون حمایت خاندان نیشابوری بود-که معظمترین بناهای لکنهو بسان امام بارهء بزرگ حسینآباد،امام بارهء شاه نجف و امام بارهء کوچک را جهت اجرای مراسم مذهبی مردم شیعه ساخته بودند-اما بر پای خود در بین طبقات مختلف اوده،بویژه اصناف و طبقات زحمتکش ریشه دوانید."