خلاصه ماشینی:
"هدایت مقداری از نوشتههای چاپنشدهء خود را در تهران پیش از حرکت به پاریس و مقداری را نیز در پاریس از میان برده است مگر البعثة الاسلامیه فی بلاد الافرنجیه و قضیه توپ مرواری را و اینکه صادق دو اثر مزبور را بجا گذاشته است برای این بود که نسخههائی از آن ها در اختیار کسان دیگر نیز بود و از میان بردن متن تجدید نظر شدهء این آثار جز اینکه متن ناقصی از آنها باقی میماند،سود دیگری نداشت...
(ص 101) باز به نقل از همان مأخذ(ص 103)میخوانیم: زمانی مرحوم اعتضاد الملک نامهای که از متصرف کنونی در دست داشت و در آن نویسنده تصریح کرده بود که آثار صادق بعنوان امانت نزد اوست،به من داده بود تا به استناد آن، طرف را از طریق قانونی مورد تعقیب قرار دهم ولی من بدلائلی از مداخلهء در این امر معذرت خواسته بودم و نامهء مزبور هنوز در دست است و شاید بعدها در صورت لزوم منتشر کنم.
» به نقل از حسن قائمیان(«دربارهء آثار منتشر نشده هدایت،»مجله فردوسی،شماره 925،1348)میخوانیم: دیگر اینکه مرحوم اعتضاد الملک پدر صادق از من خواهش کرده بود حتی الامکان از چاپ آثاری از صادق که ممکن است بنحوی از انحاء در اذهان مردم سوء اثر داشته باشد و موجب تعبیرات بجا یا بیجای سیاسی و مذهبی بشود خودداری کنم بهمین جهت بود که من...
البته بی نظری محققانهء حسن طاهباز در بازگو کردن واقعیات،با نقل قولهائی که از دیگران میآورد،بیشتر برای خواننده روشن میشود و ارزش کتاب درست در همین نکته است که نویسندهء آن از هرگونه داوری دربارهء مسائل یاد شده خودداری کرده و فقط خواننده را در زمینهء مورد بحث در برابر نظرها و رخ دادها قرار داده است."