چکیده:
امروز همه مفرد(جمع آن مفردات)را یکی از قالبهای شعر فارسی میدانند.این گفتار پژوهشی است در این که آیا در گذشته قالبی به نام مفرد وجود داشته یا نه.بر اساس این بررسی مشخص گردید که شاعران از قرن نهم هجری به بعد و به ویژه در سبک هندی،حتی بعضی از شاعران دورههای قبل گاه تک بیتهایی برجسته میسرودند که اگر بعد فرصت غزل ساختن آن را مییافتند،غزل میشد وگرنه به همان صورت مطلع میماند و احیانا در آخر دیوان شاعر به نام مطالع یا مفردات میآمد،علمای بلاغت،بعدها پنداشتند که این تک بیتها،قالبی خاص در شعر فارسی است و حال آن که چنین نبود،حتی اخوان ثالث بنابراین تصور،تک بیتهایی به نام مفرد سرود.
خلاصه ماشینی:
"فقط زین العابدین مؤتمن و قبل از او ملاحسین کاشفی از مفرد به عنوان قالب شعری یاد کردهاند که این نظر را رد میکند البته سخن ایشان جنبه خبری دارد نه پژوهشی و استدلال برای روشن شدن مطلب ابتدا نظراتی را که در این مورد اظهار شده میآوریم: در دوره معاصر ظاهرا اول بار استاد همایی فرد را یک نوع قالب شعری دانسته که بعد به آن میپردازیم و دیگران به تبعیت او این نظر را تکرار کردهاند از جمله: *جهانبخش نوروزی در کتاب شناخت زیبایی معتقد است مفردات به تک بیتهایی گفته میشود که ضمن نثر میآید،یا تک بیتهایی که خود شاعر بنا بر نیاز تک بیتی را ساخته؛یا این که تک بیتها در متن غزل یا قصیده بوده است(2721،ص 111) -------------- (1).
(همایی،ص 101) آیا در زمان سعدی فرد به عنوان یک قالب شعری مثل قصیده و غزل شناخته شده بوده است؟به عبارتی دیگر آیا سعدی هر یک از این ابیات پراکنده را به عنوان یک شعر مستقل به نام مفرد سروده است؟ چنان که دیدیم همایی،گرچه معتقد است که مفرد بیشتر مربوط به اثناء نثر است اما به هر حال مفرد را به عنوان قالب شعر فارسی میشناسد،چون در دیوان سعدی آمده است ولی به نظر میرسد که چنین نبوده است،زیرا اولا شمس قیس رازی که هم زمان سعدی است،در کتاب المعجم قالبهای شعر فارسی را میشمارد اما از مفرد نام نمیبرد."