چکیده:
از مانی به عنوان یکی از بزرگترین مصلحان اجتماعی عصر ساسانی می توان یاد کــرد. وی وارث اندیشه های گنوستیگی جامعه بین النهرین و مبتکر تلفیق اندیشه های بزرگ دینی عصر خود چون: زرتشتی، عیسوی و بودایی با یکدیگر بود. مانی با حضور در دربار شاهپور اول ساسانی (273-241) و اعلان رسالت خویش توانست نظر شاه را به دین خود جلب نماید. حمایت شاپور در گسترش و تقویت دین مانی موثر بود. بهرام اول (276-273) که تحت نفوذ کرتیر موبدان موبد زرتشتی قرار داشت به علت مخالفت روحانیون با این دین بعد از محاکمه مانی دستور کشتن وی را صادر کرد. با مرگ مانی پیروانش اندیشه های او را در سرزمینهای مختلف گسترش دادند. دین مانی در امپراطوری روم،آفریقای شمالی و هم چنین در ماوراءالنهر تا سرزمین چین برای خود پیروانی یافت و تا قرن سیزدهم در ترکستان به حیات خود ادامه داد.
خلاصه ماشینی:
"از آغاز قرن چهارم میلادی در امپراطوری روم نفوذ کردو در آفریقای شمالی برای خود پیروانی یافت اما نفوذ این دین در شرق مداومتر و بیشتر ازغرب بود به گونهای که در تمام دوران ساسانی نفوذ مانویان درماوراء النهر و ترکستانچشمگیر بود و شهر تورفان مرکز بزرگ مانویان در ترکستان چین بوده است.
گمان میرود تبلیغات مانی در این زمان نمیبایست آشکار و فراگیر انجام گرفته باشدچرا که در سال 240 میلادی اردشیر به شدت از دیانت زرتشتی حمایت میکند و اینحمایت را به جهت تحکیم قدرت خود لازم میدانست.
دوم آنکه:از نظر شاپور دین مانی آنجامعیت لازم را برای جهانی شدن داشت چراکه بسیاری از گرایشهای دینی جامعه ایران را در خود پرورانده بود.
تا آنکه پادشاهی به بهرام ابن هرمز رسید و مانی را خواست در حضور او چنین گفت:این مرد برای دعوت به ویرانی جهان آمده است پس ما باید پیش از آنکه به مرادخویش رسد و جهان را خراب کند او را از میان برداریم»47 بنابر آنچه ثعالبی نیز در مباحثه مانی و موبد نقل میکند میتوان دریافت که برداشتموبد از گفتار مانی بر این است که او مردم جهان را به ویرانی و نابودی میخواهد بکشاندوی نوشته است: «موبد از او پرسید ویرانی بهتر است یا آبادانی؟گفت ویرانی تنها مایه آبادانی جانهااست گفت به ما بگو کشتن تو آیا آبادانی است یا ویرانی؟گفت این ویرانی بدن است،گفتپس شایسته است که تو را بکشیم تا پیکرت ویران شود و جانت آبادان."