چکیده:
یکی از نظریاتی که از دیرباز به متصوفه نسبت داده شده است نظریه وحدت وجود می باشد. عده ای مانند قیصری و صدرالدین نظر به اشکالات و لوازمی که مترتب بر وحدت وجود است قائل به وحدت وجود و کثرت موجود شده اند حضرت علی(ع)در وصف خداوند تبارک و تعالی فرمودند: «داخل فی الاشیا لابالممازجه و خارج عنها لابالمباینه» که خداوند تبارک و تعالی داخل تمام اشیا است اما ممزوج و مخلوط با آنها نیست و خارج از اشیا است اما این به معنی تباین نمی باشد. ملاصالح مازندرانی این سخن حضرت علی(ع) را اصل وحدت وجود معرفی نموده و ریشه وحدت وجودی که صوفیه بدان توجه دارند آن چه که از تتبع درمتون اصولی برمی آید این است که اصولیین از مفهوم و نظریه وحدت وجود در مبحث اجتماع امر و نهی استفاده نموده اند در تبیین نظریه اجتماع امر و نهی عنوان شده است که فقها و اصولیین در جواز اجتماع امر و نهی در موضع واحد دارای اختلاف نظر می باشند که آیا چنین امکانی وجود دارد که امر و نهی به یک مورد واحد تعلق یابد؟
Pantheism is a theory which is long since attributed to Motesavefeh. With regard to the deficiencies of it، Gheysari and Sadroddin accepted it and plethora of creatures together.
Imam Ali points out God is in all objects، but he doesn’t mix with them. He is out of objects. In this article، the author considers
that mentioned sentences don’t deny each other.
According to Mola Saleh Mazandrani’s viewpoint Imam Ali’s tradition is the principle of pantheism. He also relates the origin of pantheism which is considered by Sofieh to Osolion’s viewpoints. They use the concept of pantheism for order and prohibition union.
To analyze order and prohibition union، there would be disputes between jurists and Osolion.
خلاصه ماشینی:
"ملاصالح مازندرانی این سخن حضرت علی(ع) را اصل وحدت وجود معرفی نموده و ریشه وحدت وجودی که صوفیه بدان توجه دارند آنچه که از تتبع درمتون اصولی برمیآید این است که اصولیین از مفهوم و نظریه وحدت وجود در مبحث اجتماع امر و نهی استفاده نمودهاند در تبیین نظریه اجتماع امر و نهی عنوان شده است که فقها و اصولیین در جواز اجتماع امر و نهی در موضع واحد دارای اختلاف نظر میباشند که آیا چنین امکانی وجود دارد که امر و نهی به یک مورد واحد تعلق یابد؟ کلید واژهها: .
برای تبیین این سخن نیاز به بیان نکاتی است زیرا مقصود از واحد در عنوان همان مجمع عنوانین میباشد یعنی مورد واحدی که بتواند دو عنوان را در خود جذب کند کما اینکه مقصود از واحد مجمع عنوانین واحدی است که دارای وحدت وجود باشد و اگر چه دو عنوان در آن لحاظ گردد اما از جهت خارجی فقط یک فرد باشد بنابراین این بحث شامل دو وجود متصل به یکدیگر نشده و دو وجودی که از دو مقوله مختلف باشند در مبحث ما داخل نمیشوند زیرا وقتی که دو وجود مختلف مورد بحث قرار گیرد اشکالی نیست که یک وجود میتواند محبوب باشد و وجود دیگر مبغوض و فقط مشکلی که می تواند مطرح شود این است که آیا یک وجود در عین محبوبیت آیا میتواند از مبغوضیت برخوردار شود یا نه؟ بنابراین محل بحث اجتماع امر و نهی منحصر به مقامی است که در صورت وحدت وجود تحقق پیدا میکند."