چکیده:
اساطیر ایران در قالب آفرینش دوازده هزار ساله زردشتی و یا نه هزار ساله زروانی تبیین می شود. ویژگی اصلی این اساطیر، ثنویت و کرانمندی جهان است. سلسله های پیشدادی و کیانی، بخشی از این دوره آفرینش را در بر می گیرند، پیدایش اندیشه و اعتقاد به وجود دیوان و پریان از یکسو و ظهور آدمیانی ستمگر و بدکار چون ضحاک و افراسیاب در دوره این دو سلسله داستانی چهره می نماید. عظمت و شکوه ایران و اهمیت پادشاهی نیز، از ویژگی های این دوره اساطیری است. ارتقا انسان (پادشاهان، پهلوانان) و قرار گرفتن به جای ایزدان، نیز از نکات قابل توجه اسطوره ها است. همچنین از تاثیرپذیری اساطیر ایرانی از اساطیر و فرهنگ های تمدن های مناطق همجوار (بین النهرین، یونان، حوزه رودسند) نباید غفلت ورزید.
The Iranian myths are explained in the form of creation of Twelve Thousand Zoroastrian or Nine Thousand Zarwani. The main characteristic of these myths is the dualism and limitation of the universe. The Pishdadi Dynasty and Kiyani Dynasty cover a part of this Creation Period. The foundation of thought and belief in the existence of demons and fairies on the one hand and the appearance of tyrannical men such as Zahak and Afrasiyab on the other hand takes place in these two fictional periods. The magnificence and glory of Iran and the significance of kingdom also count as the main characteristics of this mythical period. The promotion of mankind (kings، heroes) and taking the place of gods are the other considerable features observed in these myths. Furthermore، one should not forget that the Iranian myths were affected by the myths and cultures and civilizations of neighboring regions (Mesopotamia، Greece، regional area of Indus).
خلاصه ماشینی:
اساطیر ایران در آثار دینی نیز متجلی است؛ آثار اولیه دینی مربوط به عصر یکتاپرستی است که از جهتی با اسطوره مباینت دارد، از این رو اسطورههای ایرانی با اساطیر هندی و یونانی تفاوتهای ساختاری دارند و به هرحال تحول و تنوع آن را پس از زردشت نباید از نظر دور داشت.
این مبارزه در اسطوره آفرینش بیان شده است: اهریمن پس از آنکه موفق میشود کیومرث را از بین ببرد، خوشحال است از اینکه منشأ حیات انسانی را نابود کرده است، و خود را پیروز میداند، ولی پس از مرگ کیومرث، از نطفه او که به زمین (= سپندار مذ) میریزد شاخه ریواس می روید که شامل ساقه و دو برگ است؛ دو برگ مثل هم و از یکدیگر قابل تمیز نیستند، از این ریواس مشی و مشیانه به وجود می آیند.
اختلاط نیکی وبدی (ثنویت) در حماسه به چند گونه نشان داده شده است: از فرزندان فریدون، تور و سلم سرشتی اهریمنی دارند و ایرج چهرهای اهورایی، کاوس کیانی خود شخصیتی است دوگانه و متضاد، نیمش نیک و نیمش بد، نیمش فرزانه و نیمش نابخرد است، همچنان که در گیتی روشنی با تاریکی آمیخته است، ایرانیان با انیران میآمیزند: فریدون برای پسرانش دختران سرو شاه یمن را اختیار میکند، کیکاوس با سودابه دیوزاد همسری میکند و حتی سیاوش نیز دختر افراسیاب تورانی را به زنی میگیرد (سر کاراتی، 1385: 107).