خلاصه ماشینی:
"3 دینپژوه نیز در مطالعۀ دین همانند مسافر تازهوارد مطالعة خود را با شناخت جزءنگرانه آغاز میکند، با پایان شناخت جزءنگرانه در سطح عمودی همۀ آنها را در نگاهی کلنگرانه سامان میدهد و سرانجام در سطح افقی همۀ شناختهای عمودی ـ که فرآوردة رویکردهای مختلف مطالعۀ دین هستند ـ را در دینشناسی کلنگرانۀ تمامعیار ساماندهی میکند.
دینپژوه برای شناخت پدیدههای دینی و جای دادن آنها در ابعاد مختلفی که شناسایی کرده است باید شاخههای مختلف مطالعۀ دین را بازشناسد و بداند که هر یک از آنها به چه کار میآیند.
دین، طبق نظر رایج و مشهوری که اشاره شد، قلمرویی گسترده است که شامل ابعاد متنوعی چون عقاید، نهاد و مانند آن میشود؛ دین چیزی جز این اجزا نیست و مراد از رشتۀ مطالعة دین، مطالعة شاخههای هفتگانة دینپژوهی است که از فلسفۀ دین آغاز میشود و به دینشناسی مقایسهای ختم میگردد و این مطالعات بین رشتهای است که با ایستادن بر روی دوش آن شاخهها، دین بهمثابة کل را در زیر نگاه خود میگیرند.
7 اینک با نظر به این تصویر ابتدایی از جغرافیای دین، شاخهها و مکتبهای مختلف در هر شاخة مطالعة دین و نیز پارادایمهای فکری حاکم بر این مطالعات میتوان ادعا کرد که، از یک طرف، دینپژوه کسی است که تلقی و نگرشی دربارة ابعاد دین دارد، تابع برداشتی از مطالعۀ دین، شاخههای آن و مکتبهای موجود در آن است و از سیطرة پارادایمهای فکری بر مطالعۀ دین نیز آگاه است و از طرف دیگر، فصلنامة هفتآسمان نیز عرصهگاه محصولات و فرآوردههای دینپژوهی است."