خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر، در دین زرتشت، همه چیز با حادثة آمیختگی نیک و بد آغاز میشود 1 و سپس بر مبنای تلاش برای رفع این آمیختگی ادامه پیدا میکند ـ که این تلاش، مستلزم بهرهمندی از اختیار یا گزینش آزادانه است 2 و این علاوه بر تصریحات زرتشت در گاهان که هنجار کنونی هستی را نتیجة رویارویی یا آمیختگی دو نیروی نیک و بد میداند، در متون پهلوی، این موضوع به وجهی اسطورهآمیز و البته ملموستر بیان شده و تصریح گردیده است که گیتی در نتیجة یورش اهریمن، آلوده و آمیخته با بدیها گردید و چنین است که «[از آن پس،] زیر و زبر همه چیز گیتی، بر گرد دو بن، نبرد [دو] دشمن، و آمیختگی فراز و فرود، پدیدار شد» (بندهش: 52).
شواهد مغفول مانده: اگر دلمشغولی ما دربارة وضعیت توحید در دین زرتشت، وقتی برطرف میشود که تا حدودی به سیاق کلام اسلامی، مدارکی از متن گاهان و دال بر حادث بودن مینوی بد (= اهریمن) یا سلطة مطلقة اهورهمزدا بر آن و امثال آنها ارائه شود، باید بگوییم که چنین مدارکی وجود دارد که البته، متأسفانه، در موارد زیادی مشمول همان یک «نیمنگاه» هم نشدهاند: زرتشت در بند 16 از هات 32، مزدااهوره را بر کسانی که سر آزارش را دارند (=پیروان دروغ)، حاکم و فرمانروا میشمرد.
این معما، همچنان ناگشوده باقی خواهد ماند، مگر هنگامی که اولا: کلام دین زرتشت را از همان جایی آغاز کنیم که خود به واقع آغاز شده بوده است و ثانیا: تاریخ زرتشتپژوهی برای پرهیز از الگوها و پندارهای نادرست مورد بررسی انتقادی قرار دهیم و ثالثا: به سنت محافظهکار زرتشتی، لااقل به اندازة گواهیهای جانبی اعتنا کنیم."