چکیده:
روششناسی اقتصاد اسلامی از عرصههای مهم مطالعات اقتصاد اسلامی است که هر روز بیشتر از گذشته مورد توجه اندیشمندان قرار میگیرد و با وجود برخی پیشینهها، از مباحث نوین این حوزه به شمار میرود. پرداختن به روششناسی بدون توجه به برخی اصول و مبانی بنیادین مطالعات اقتصاد اسلامی، تلاشی ناتمام است و عمق و دقت لازم را ندارد. توجه به اصولی همچون «لزوم تناسب روشها با اهداف، مبانی و اصول اقتصاد اسلامی، لزوم تناسب هدف مشروع با روش مشروع، خصوصیت چند روشی در اقتصاد اسلامی» و عنایت به مبانی از قبیل «وجود امور ثابت و متغیر در اقتصاد اسلامی، وجود اوامر ارشادی و مولوی، تاثیر زمان و مکان در اقتصاد، تاثیر گستره مذهب بر اقتصاد اسلامی، تاثیر عقل در استنباط قوانین اقتصادی و وجود عناصر موقعیتی و جهانشمول» در قوام و عمق بخشی به مباحث روششناسی اجتنابناپذیر است. با توجه به این اصول و مبانی میتوان روشهای عمده مطالعات اقتصاد اسلامی با تاکید بر اقتصاد قرآنی را چنین برشمرد: استقراء، تفسیر موضوعی بیرونی، بهرهگیری از قضایای اقتصادی اخباری اسلامی، امضاء، کشف، نظاممند، تاسیس.
خلاصه ماشینی:
"در گذر زمان وقتی رابطه انسان با طبیعت ـ به علت تکامل امور تکنیکی ـ دگرگون میشود و مسائل جدیدی را فرا روی او قرار میدهد، اسلام باید راهحلهای متناسب با آنها را ارائه دهد و همین جاست که ایدة منطقة الفراغ به کار گرفته میشود و ولی امر برحسب شرایط زمان و مکان در جهت اهداف اقتصاد اسلامی مقرراتی را وضع میکند (همان، 722 ـ 725)؛ البته منطقة الفراغ به معنای نقص یا اهمال در تشریع نیست، بلکه دلیلی است بر فراگیری و توان شریعت در حل تمام مسائل و مشکلات که در حوزه مباحات شرعیه جاری میشود.
در یک نگاه کلان میتوان گفت که قلمرو اقتصاد اسلامی بین دو دیدگاه حاد قرار دارد: 1) برخی عقیده دارند اقتصاد اسلامی معرفتی کاملا علمی است و حتی علمی بودن آن در ردیف اقتصاد متعارف است و در تجزیه و تحلیلهای خود از معیارها و ضوابط و حتی قواعد و فرمولهای اقتصاد نئوکلاسیک استفاده میکنند و با وارد کردن رفتارهای اسلامی با احکام اسلامی، به اعمال برخی اصلاحات جزیی در نظریههای اقتصاد متعارف مبادرت میکنند (پیشینهگرایان)، البته کاربرد روش ریاضی و هندسه در تجزیه و تحلیل اقتصاد اسلامی نه تنها اشکالی ندارد، بلکه با حفظ اصول میتواند کاملا مفید باشد، یعنی روشهای یاد شده باید به شکلی طبیعی و هماهنگ با دیگر عناصر اصلی اقتصاد اسلامی به کار رود و تنها جنبه ظاهرسازی و علمنمایی نداشته باشد.
به نظر میرسد یگانه راه تصحیح نظریه شهید صدر قائل شدن به انسداد باب علم و علمی در کشف نظامهای اجتماعی و اقتصادی است (همان، 167ـ 164)، یعنی2 شرط در روش کشف وجود دارد؛ اول: کشف قواعد اساسی امری ضروری در اقتصاد اسلامی باشد."