چکیده:
مسئله احسن بودن نظام هستی،همواره برای بسیاری از متفکران،بویژه فیلسوفان و متکلمان اسلامی مورد توجه بوده است؛و بحثهای دامنهداری از دیرزمان بین دو طیف از اندیشمندان،بعنوان منکران و موافقان رخ داده است. این مسئله اکنون نیز با توجه به رشد فکرک و علمی بشر درباره نظام پیچیده و دقیق جهان هستی مورد توجه است.بحث نظام احسن از طرفی به علم و حکمت و غایتمندی افعال الهی بستگی دارد و از طرف دیگر میتواند پاسخی برای شبهات مربوط به نقایص و شروری که در جهان هستی مشاهده میکنیم،باشد.لذا کنکاش در این زمینه میتواند در رشد و اعتلای معرفت دینی و نگاه عقلانی به دین نقش اساسی داشته باشد.از سوی دیگر،ضرورت اعتقاد به کمال و علم و قدرت الهی ایجاب میکند که شبهات گوناگونی که درباره شرور و وجود نقصها و کاستیهای نظام آفرینش مطرح میشود را مدافعان خردورز و دینباور با دفاع عقلی و فلسفی پاسخ گویند و نظام احسن و حکیمانه نظام خلقت،و عادلانه بودن نظام تکوین و تشریع را با براهین عقلی مورد تبیین و اثبات قرار دهند.
این نوشتار با بررسی مفهوم«نظام احسن»ضرورت و زمینه طرح این بحث در فلسفه را مورد توجه قرار داده و به تبیین دیدگاه ملا صدرا و بررسی دلایل مدافعان این نظریه و منکران آن پرداخته است،بدین دلیل که این موضوع هم از جنبه کلامی و دینی اهمیت دارد و هم بعنوان یک بحث کاملا فلسفی میتواند در تحکیم مبانی نظری الهیات و کلام اسلامی کاربرد داشته باشد و در مباحث مهم کلامی نظیر بحث شرور،و بحث غایتمندی افعال الهی،برهان نظم و جهانشناختی،بحث علم و قدرت و حکمت حق تعالی مورد توجه قرار گیرد.با این رویکرد،این نوشتار به تبیین این مسئله و طرح و مبانی فلسفی آن پرداخته و قریب به ده دلیل را صورتبندی و ارائه نموده است و در پایان نیز به نقد و بررسی برخی شبهات نظام احسن پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"آیا معیار حسن و خیریت،یک معیار عقلی و فلسفی صرف است یا یک معیار عینی و علمی و واقعگرایانه؟ آیا میتوان گفت خداوند افعال خود را براساس حکمت و مصلحت خاصی انجام میدهد؟و آیا تأمل عقلانی و فلسفی درباره حکمتهای آفرینش و نظام تکوین برای بشر مقدور است یا خیر؟آیا در این زمینه باید صرفا به ملاکها و آموزههای دینی بسنده کرد و یا اینکه میتوان براساس رهیافتهای عقلی و عملی نیز به داوری در مورد نظام احسن پرداخت؟ بعقیده حکمای اسلامی،نظام آفرینش دارای بهترین ترتیب و نظام اشرف و اکمل است و هر موجودی در مرتبه خود قرار دارد و بسوی غایت خویش پیش میرود،و غایت آنها نیز جز خیر و کمال نیست.
ملا صدرا با اثبات اینکه خداوند دارای علم محض و قدرت محض است و وجود او محدود نیست، ثابت میکند که فیض و فعل او هم باید اشرف و اتم انحاء فیض باشد،و بهتر و کاملتر از آنچه که از او صادر شده،امکان فرض و تحقق ندارد،زیرا اگر از آن بهتر ممکن بود،یقینا خدای سبحان ایجاد میکرد و همچنانکه اشاره شد اگر نظام موجود را بصورت کامل ایجاد نکرده باشد،این امر یا باید بعلت فقدان علم و یا فقدان قدرت و یا فقدان وجود و کمال در مبدأ هستی باشد و یا امتناع از فیض وجود که همه این توالی فاسد و مستحیلند و لذا با ابطال تالی،مقدم نیز باطل میشود."