چکیده:
سامانیان در قرن چهارم هجری حکومتی نسبتا مقتدر در حوالی ماوراء النهر ایجاد کردند.شرایط مناسب اقلیمی و اقتصاد پویا،امنیت و ثبات سیاسی بستری مناسب برای اهالی منطقه فراهم کرد که در راه علم و فرهنگ و هنر گامهای ارزشمندی بردارند.شهر بخارا پایتخت شکوهمند آل سامان بود که در آن دانشمندان و شاعران بزرگ پرورش یافتند.ابو عبد الله رودکی،(پدر شعر فارسی و شاعر دربار سامانیان از تنعم و رفاه اقتصادی و جایگاه اجتماعی فوق العادهای برخوردار بود.برپایهی این رونق و غنای همهجانبه،دیوان این ملک الشعرای دربار و دیگر شاعران همعصر او حاوی درونمایههایی چون: عشق و عشقبازی،مدح ممدوح،می و شادخواری گشت.داشتن روحیهای شاد به دور از رذایل اخلاقی بیشک حاصل نداشتن دغدغههای امور معاش و آزادی در بیان فکر و اندیشه است.به ادعای این مقاله،فراهم شدن رفاه اجتماعی مناسب با پشتوانهای عظیم از ثروت و ثبات قدرت سیاسی،عاملی بزرگ در ترویج شادی و شادمانه زیستن مردم در کنار هم بوده است.در عصر سامانیان زمینههای اصلی این رفاه فراهم شده بود و رودکی به عنوان یک شهروند برخوردار از این مواهب،آثار و نمونههای شادی حاصل از رفاه اجتماعی را در شعر خود منعکس ساخته است.بنابراین در این مقاله برآنیم تا به کمک تحلیل محتوای و به روش بسامدی،به اثبات مدعای خود بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"در مقام شکوه بخارا میتوان به روایت چهار مقالهی نظامی عروضی اشاره کرد که رودکی برای ترغیب و توجه امیر نصر بدان توسل جسته است:ای بخارا شاد باش و دیر زی میر زی تو شادمان آید همی میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی میر سروست و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی (رودکی،بیتا:44) از خلال اشعار دیوان رودکی به عنوان امیر الشعرای دربار سامانیان و آدم الشعرای ادب فارسی به نکاتی میتوان دست یافت که نشان میدهد اوضاع اقتصادی مناسب و ثروت بسیار و ثبات سیاسی تأثیر مهمی در ترویج رفاه اجتماعی داشته و نتیجهاش رواج انواع هنر،رونق علم و علمآموزی،حسن خلق و مهماننوازی،شعر و شاعری،کتابت و تولید انبوه آثار مکتوب بوده است.
سامانیان برای احیای غرور قومی علاوه بر ارج نهادن به شعر و شاعری،موسیقی و خنیاگری را محترم میشمردند و شاعران نیز در اشعار خویش به آلات موسیقی و نواختن آنها اشاراتی کردهاند و آن را از ضروریات شادخواری و شرابنوشی دانستهاند:ساقی گزین و باده و میخور به بانگ زیر کز کشت سار نالد و از باغ عندلیب (رودکی،بیتا:14)رودکی چنگ گرفت و نواخت بادهانداز،کو سرود انداخت (رودکی،بیتا:15) باز تو بیرنج باش و جان تو خرم با میو با رود و با نبیذ فناروز (همان:57)می لعل پیشآر و پیش من آی به یک دست جام و به یک دست چنگ (همان:58) اگر در جامعهای رفاه اجتماعی چشمگیر باشد و مردم توان ادامهی حیات داشته باشند،برای گذران اوقات فراغت به صنایع ظریفه از جملهی سرود،شعر و موسیقی روی میآورند و این صنایع و طبع شاد آنان تأثیر مثبتی خواهد داشت."