چکیده:
مقالهء پیش روی میکوشد با شرحی بر نگرش والتر بنیامین1 به هنر،کاربرد این نظریه در عصر حاضر را بررسی کند. بر این اساس،پس از توضیحی کوتاه دربارهء مفهوم هنر در دوران بازتولید اشیا،به شرح مفاهیم بنیادین بنیامین برای خوانش هنر و اثر هنری پرداخته میشود و در پایان،ضمن بررسی نگرش دیگر اندیشمندان به این مقوله،میزان تأثیرپذیری بنیامین از آنان تحلیل خواهد شد.پیکرهء مطالعاتی این تحقیق نوشتههای منتشرشدهء این متفکر در زمان همکاری با مؤسسهء پژوهشهای اجتماعی است.
خلاصه ماشینی:
"برای خوانش هنر و اثر هنری پرداخته میشود و در پایان،ضمن بررسی نگرش دیگر
نگاهی به عنوان این مقاله درمییابیم که بنیامین آنرا با
نکتهء مهم از دیدگاه بنیامین آن است که تصویر
kleine geschichte der photographie فیلم و فیلمسازی هنر است یا نه؟ولی بنیامین با نگرشی
همان نگرش کهن و سنتی به هنر است که نماد آنرا در
دیگر اثر هنری کارکرد آیینی گذشته را ندارد و بیشتر
این امکان بازتولید ماشینی اثر فراهم میشود.
در اصل نگرش بنیامین به اثر هنری کاملا متمایز و
که این مکان همان جایی است که اثر هنری وجود دارد.
هنر اصالت یافته است (ibid.
به بیان دیگر،از دیدگاه بنیامین اصالت،امر ادراکپذیر عینی صرف نیست،بلکه بیشتر امری در گفتار است که
آیینی آن مرتبط دانست و فقط با این مفهوم میتوان به
بنیامین با طرح این موضوع مقولهای جدید
آیینی کهن است و این کیفیت تناقضی از حضور و
اما بنیامین بر این باور است که تجربهء هاله وابسته به
بنیامین خود مینویسد:«برای نخستینبار-و این به
این مقاله اندیشههای هگل است.
برای توضیح این موضوع بنیامین بازهم از مثالی بهره
را درنظر دارد و با این نگرش وی مفهوم ناخودآگاه
بدیهی است که این نگرش بنیامین
از دیگر مفاهیم مهم در نگرش بنیامین به اثر هنری،
رسالت اثر هنری در عصر بازتولید ماشینی آن است.
بنیامین عقیده دارد که اثر هنری باید تعادلی بین انسان و
هنر و اثر هنری در میان تودهها تعیین جایگاه این اثر
به مسئلهء هنر و بهخصوص مفهوم هالهء اثر هنری برای
شایان ذکر است که در هرحال این نگرش بنیامین در"