چکیده:
معمولا مکاتب کلامی در مواجهه با آیاتی که در آنها صفات مخلوقات به خداوند نسبت داده شده است(آیات تشبیهی)شیوهها و روشهای مختلفی را در پیش گرفتهاند.در این میان مفسران شیعهی امامیه،ضمن رد هرگونه تجسیم و تشبیه در ذات خداوند غالبا در تفسیر این قبیل آیات از سه روش عمده یعنی«تأویل آیات،ارجاع متشابهات به محکمات و تمسک به ظاهر و بدون تأویل» بهره جستهاند.این مقاله ضمن بررسی این روشها،در صدد آن است که جایگاه هرکدام را در تفاسیر امامیه مورد ارزیابی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"(حجتی و بیآزار شیرازی،81/2)همچنین در کتاب«التمهید»که موضوع آن بررسی تفصیلی مباحث علوم قرآنی با توجه به آراء و نظرات علماء و مفسران امامیه و به استناد احادیث و روایات اهل بیت(ع)میباشد آمده است:«واژهی تأویل در قرآن به دو معنا است:1-توجیه لفظ متشابه یا کار شبههناک،با این توضیح که متشابه در اصطلاح قرآنی به لفظی گفته میشود که تاب چند معنا را داشته و در موضع شک و تردید قرار دارد.
ابن سینا فیلسوف بزرگ عالم اسلام و از اندیشمندان امامیه نیز با باین این موضوع که قرآن در بیان برخی از صفات خدا از مجاز و استعاره استفاده رده،مینویسد:«اگر کسی گوید که در سخن عرب مجاز بسیار است و الفاظی که در ظاهر موهم تشبیه است چون صورت و دست و پا،آمد و شد،خنده،شرم و خشم،همه درست است،بعضی از روی مجاز و بعضی از روی حقیقت و نهاد سخن بر آن دلالت میکند،جواب دهیم که شک نیست که عرب بعضی الفاظ را چون به کار برد،حقیقت نخواهد، بلکه مجاز خواهد.
(طیب،204/1- 304) 2-روش ارجاع متشابهات به محکمات: دومین روشی که مفسران امامی مذهب در تفسیر آیات متشابه-به ویژه آیات تشبیهی-دنبال کردهاند این است که برای فهم صحیح آیات متشابه،آنها را به محکمات قرآن ارجاع داده و معنای متناسب با ذات باری(تعالی)ارایه نمودند.
بنابراین چون آیات متشابه به طوری است که مقصود از آن برای فهم شنونده روشن نیست و آنچنان نیست که شنونده به مجرد شنیدن آن،مراد را درک کند،بلکه بین چندین معنا شک و تردید میکند و تردیدش برطرف نمیشود تا آنکه به آیات محکم رجوع نموده و به کمک آنها معنای آیات متشابه را مشخص کند و در نتیجه همان آیات متشابه نیز محکم شوند پس آیات محکم به خودی خود محکم است ولی آیات متشابه به وسیلهی آیات محکم، محکم میشود."