چکیده:
در نوشتار حاضر، ضمن بررسی لغوی و مطالعۀ کاربردهای قرآنی و روایی مفهوم «راسخان در علم»، بر دو وجه ایجابی و سلبی در این مفهوم تأکید شده است. رسوخ در علم، براساس وجه ایجابی، به معنای ژرفاندیشی و اتقان دانش و آگاهی است که در ابعاد مختلف فهم آیات نقش دارد؛ اما براساس وجه سلبی از رسوخ در علم، معنای پایبندی به علم و یقین و پرهیز از تزلزل فکری و تردید و تعدی به عرصههای ناپیمودنی در شناخت حقایقی چون کنه ذات الهی به ذهن میآید. این تفکیک در تفسیر آیۀ هفتم سورۀ آل عمران ـ که دو قول عطف و استیناف در آن به نزاع سختی انجامیده و مسألۀ تأویل متشابهات و عالمان به تأویل را دامن زده است ـ نقش مهمی داشته و روایات گوناگون در تفسیر آیه و پیرو آن، تفاسیری را که دو وجه ساختاری و معنایی برای آیه در نظر گرفتهاند، تأیید میکند. در حوزۀ مصادیق راسخان در علم نیز این دو گونگی معنایی مؤثر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
4 زرکشی نیز هر چند، در البرهان، قول به عطف را و در البحر المحیط استیناف را میپذیرد، اما در پایان، نزاع را لفظی شمرده و با نقل دیدگاه ابن اسحاق، چنین نتیجه میگیرد که علم راسخان به تأویل به کلی قابل نفی نیست، بلکه سنخ علم آنان از علم الهی متفاوت است.
(. براساس این سیاق، دو وجه تفسیری زیر را چنین میتوان استظهار کرد: وجه نخست، آن که «الراسخون فی العلم» ناظر به عالمان و پیشوایان اهل کتاب باشد که به دلیل امانت و تعهد نسبت به علوم و آگاهیهای گذشتۀ خویش و پایبندی به آنچه در کتب قبل بدان سفارش شدهاند، از آنان به راسخان در علم یاد شده است.
2 در روایت دیگری از امام سجاد( با اشاره به همین معنای سلبی در تفسیر همان آیه از سورۀ آل عمران، آمده است که خداوند ادراک خود را بهرۀ کسی نساخته و از اهل معرفت از آنرو ستایش کرده است که به کوتاهی خود از شناخت او آگاه هستند؛ چنان که علم عالمان و آگاهان از عدم درک او را، ایمان شمرده است؛ چرا که همین مقدار از علم و معرفت در توان آنهاست و آنان از این حد فراتر نمیروند.
این بحث از سویی به مباحث گذشته در نوع نگاه ما به مفهوم تأویل و استینافی یا عاطفه بودن «واو» نیز مربوط است؛ اما با صرفنظر از مباحث گذشته، از اشارات کلی قرآن که بهطور خاص در آیۀ 162 نساء قابل ملاحظه است، بر میآید که وصف راسخان در علم، بر دانشمندان امین و متعهد اهل کتاب قابل تطبیق است.