چکیده:
شریعت اسلامی به حفظ قرآن ترغیب کرده و از نسیان پس از حفظ آن، نکوهش نمود؛ اما آیا این نسیان، حرام هم هست یا نه ؟ وجود احادیث و دیدگاههای مختلف، بلکه وجود فتوای به حرمت و یا حکم به وجوب احتیاط در مسأله از یک سو و تحقیقنایافتگی آن از سوی دیگر، پژوهش در این احادیث را بایسته میسازد. به فراخور ویژگیهای موضوع، از نظر نصوص و دیدگاهها، این پژوهش در دو مبحث طرح دیدگاهها و بررسی احادیث مربوط به مسأله سامان یافته است. در بررسی احادیث نیز، علاوه بر نگاه اثباتی در فقهالحدیث، نگرش ثبوتی نیز از نظر دور نمانده است.
خلاصه ماشینی:
5 پیشینه قول به حرمت و طرف داران آن قاطبه فقیهان شیعه قایل به عدم حرمت نسیان پس از حفظ قرآن هستند؛ بلکه این حکم در میان معظم فقیهان شیعه و سنی چنان مسلم بود که بیشتر آنها نیاز به طرح آن در کتب فقهی، نمیدیدند؛ زیرا با وجود برخی روایات موهم حرمت، در میان فقیهان کهن، به کسی برنخوردیم که در کتاب فقهی خود سخن از حرمت گفته باشد و اگر احیانا برخی از آنان به مناسبتی سخن از آن به میان آورده باشند، به نفی حرمت تصریح میکنند.
مستقلی نیستند، بلکه همگی، یا لااقل بیشتر آنها، نقل به معنای غیر دقیقی از یک حدیثاند که در اسانید مختلف به صور گونهگون آمدهاند: حدیث اول مهمترین دلیل مسأله، روایت صدوق، در من لایحضره الفقیه و در الأمالی و عقاب الأعمال با اسانیدش 1 ، از رسول خدا( است: ألا و من تعلم القرآن ثم نسیه متعمدا، لقی الله یوم القیامة مغلولا، یسلط الله ـ عزوجل ـ علیه بکل آیة منه نسیها حیة تکون قرینته إلی النار، إلا أن یغفر له.
زیرا گرچه در مسند احمد، ج5، ص285، ج5، ص323، 327، و در سنن أبی داود، ج1، ص331، این حدیث با اسانید متفاوت آمده، لیکن «یزید ابن أبی زیاد عن عیسی بن فائد عن رجل» در تمام آنها مشترک است؛ جز دو مورد اخیر که «عن رجل» ندارد، ولی به قرینه اسانید مذکور در موارد قبلی و نیز وجود «عن رجل» در اسناد سنن الدارمی، این عبارت در دو مورد اخیر سقط شده است؛ زیرا معقول نیست که «عیسی بن فائد» با وجود سماع بدون واسطه حدیث از سعد بن عبادة» یک بار حدیث را با واسطه و یک بار هم بدون واسطه نقل کرده باشد و اگر کسی احتمال سقط را نپذیرد، «عیسی بن فائد غیر از مجهولیت متهم به تدلیس هم خواهد شد.