چکیده:
با وجود اختلاف علمی و فکری علمای پیروان مذاهب مختلف،ارتباط بسیار محبت آمیز و صمیمانه میان آنها بسیار پندآموز بوده است،به صورتی که برخی از علما برای مذاهب دیگر تدریس می کردند و شیوه های دیگر مذاهب را بین خود تعمیم می دادند و از یک دیگر اجازه نقل حدیث داشتند.این روابط مبتنی بر یک نوع تسامح با یک دیگر،گذر از اختلاف های فرعی و تمسک به مصلحت عالیه امت اسلامی بوده است.متاسفانه این صورت درخشان چندان دوام نیافت و خیلی زود امت اسلامی دچار تعصب و انحراف شد که در این نوشتار،عوامل چنین انحرافی بررسی می گردد.
خلاصه ماشینی:
کتاب «الخلاف» (شیخ الطائفه طوسی) (متوفی سال 460 هجری قمری) خود بهترین نمونه برای این کار است، چه او دیدگاههای دیگر مذاهب از جمله مذهب شافعی را چنان بیطرفانه و با امانت نقل کرده است که «السبکی» گمان برده او از علمای مذهب شافعی است و او را در ردیف علمای ایشان نام برده و با اینکه خود اعتراف کرده که وی فقیه شیعه و از مصنفان آنهاست ولی میگوید: «به مذهب شافعی گرایش داشت.
(مصادر التشریع، ص80) همچنان که «شیخ وهبه الزحیلی» در پژوهش خود که به سمینار فقهاسلامی در «مسقط»(عمان) در شعبان 1408هجریقمری ارائه میدهد، یادآور میشود که «الطوفی» که در دفاع از اصل «المصالح المرسله» شهرت دارد، از افراطیون شیعه است؛ یعنی همان چیزی را تکرار کرده که «ابن رجب» که او را در شمار علمای شیعه قلمداد کرده ـ گفته است، حال آنکه «الطوفی» از علمای حنبلی قرن هشتم هجری است(پیشین) و دفاع وی از اصلی که شیعیان آنرا رّد میکنند و نیز عدم ذکر نام وی در میان لیست علمای شیعه، تأکیدی بر حنبلی بودن وی است.
حال اگر به کتابهای مربوط به علمای حنبلی مراجعه کنیم، این نزدیکی شگفت را در آنجا نیز خواهیم دید، چه «المحبّی» بزرگ علمای اهل سنت در «دمشق» به مدح و ستایش از «بهاء عاملی» عالم شیعی معروف میپردازد و آنچنانکه در «خلاصه الأثر» آمده دربارهاش میگوید: «او از هر کس دیگر سزاوارتر است که اخبارش را ذکر کنند و برتریهایش را گسترش دهند و جهان را با فضایل و بدایعش بیارایند؛ او به تنهایی در تمامی علوم سرآمد بود و از دقایق فنون آگاهی کامل داشت و گمان ندارم که زمانه کسی چون او را به خود دیده باشد و مانند او را سراغ داشته باشد.