خلاصه ماشینی:
چوبی باشد که بر سر آن میخی از آهن نصب کنند و خر و گاو بدان رانند و وجه تسمیۀ آن گاو تندکن باشد چه شنگ بمعنی تند هم آمده است (برهان قاطع).
بمعنی مازن هم آمده است که استخوان میان پشت باشد که عربان صلب خوانند(برهان قاطع).
بمعنی خواجه باشد که کدخدا و رئیس و صاحب خانه است(برهان قاطع).
بمعنی نخری باشد که فرزند اولین است(برهان قاطع).
در توضیح این کلمه مطالبی را باید آورد نخست اینکه معادل ایرانی آن این هزوارش یعنی ntNWHBKS کاملا معلوم نیست ولی مفهوم آن را که«دراز کشیدن،افتادن»است میدانیم چه در ترجمۀ واژۀ اوستائی erias (از ریشۀ is دراز کشیدن)از این هزوارش استفاده شده ولی این معنی مناسبتی با معانی مذکور در متن برهان قاطع ندارد جز اینکه«نسیدن»را متعدی و »natisin« را لازم آن بدانیم!!
گر چه کنت و بسیاری دیگر از مستشرقان آنرا از ریشۀ -may و همریشه با واژۀ ātasayā دانستهاند ولی باید آنرا از ریشۀ -yās و -aya- را نیز،با وجود مخالفت استاد بنونیست،پسوند تعدی شمرد و در این صورت از ریشۀ yās ( افتادن،دراز کشیدن)میتوان معنی متعدی یعنی«نهادن و گذاشتن»را برای واژۀ پارسی باستان )t(ayasayin و واژۀ«نسیدن» در برهان قاطع بدست آورد.
همچنین مراجعه شود به واژههای ناجو،ناز،ناژ،ناژو،نزه،نژه،نشک،نوج، نوره،نوز،نوزه،نوژ در برهان قاطع که در ذل برخی از آنها این عبارت«چوبی را گویند که سقف خانه را بدان پوشند»آمده است.
بمعنی غلاف شمشیر است(برهان قاطع).
بمعنی گمراه نیز آمده است(برهان قاطع).
بمعنی بسیار و انبوه و فراوان بودن هر چیز باشد و باین معنی با شین نقطهدار هم آمده است(برهان قاطع).
آنچه باعث شده است مؤلف برهان این کلمه را بمعنی بسیار و...
بمعنی زینه پایه باشد که نردبان است(برهان قاطع).