خلاصه ماشینی:
"چون قصد دراز کردن سخن را ندارم همینقدر به عرض خوانندگان محترم میرسانم که یکی از فواید و بلکه از«برکات»همین کتاب شریف این بود که یاد و صورت شریف آنها را خاصه آن عزیزانی که به مناسبت تصویرشان زینتبخش صفحات کتاب است در نظرم مجسم شود،عزیزانی که به قول معروف سالهاست که استخوانشان خاک شده است،مانند آن مرد بسیار شریف دانشمند علیمحمد عامری و نظام وفا و صبحی مهتدی که خدایشان بیامرزاد (و خدا رحمت کند مرحوم مغفور آقای دکتر علی امیر حکمت را که هروقت مرحوم نظام وفا به دیدن او میآمد من بنده را هم به مناسبت همسایگی با دفتر و محکمهاش با تلفن خبر میکرد که آقای نظام وفا اینجا تشریف دارند و برخیز و بیا،و آه که از آن ایام بیش از پنجاه سال میگذرد)مگر ممکن است که نام دانشمندان و ادبای بزرگ چون مرحومان مجتبی مینوی، عباس زریاب خوئی،احمد آرام،راشد و شاعران نامداری چون مرحومان سید الشعراء امیری فیروزکوهی و پژمان و دکتر حمیدی و ورزی،و همدورهها و دوستان نازنینی چون مرحومان دکتر عطاء الله تدین و محجوب و مسکوب،دکتر ریاحی،جلال آشتیانی،دکتر شهیدی،آقا مرتضی بشارت،حسین بحر العلومی،حسن سادات ناصری و متقدمین بر همدورههایم چون مرحومان دکتر گوهرین و دکتر مصطفی مقربی و دکتر احمد علی رجائی و دکتر غلامحسین (1))این آقا سید صادق خرازی که همسال کوچکترین فرزند من است و من او را مانند پسر خود دوست میدارم و صحت و سلامت و عزتش را هماره به دعا از خداوند متعال مسئلت میکنم در نزد دوستان به آقا صادق معروف بوده و است و افسوس که اینک او و بسیاری از اهل نظر باید برکناره باشند و بر آن راه بروند!!!"