چکیده:
ژان راسین،نویسندهء قرن هفدهم فرانسه،در آثار خود نقش چشمگیری را به زنان داده است،تا جایی که برخی،از او به عنوان بنیانگذار نقش زن در ادبیات نام بردهاند.در این نوشتار به بررسی موقعیت سه قهرمان زن با نامهای آندروماک در تراژدیای به همین نام،آگریپین در تراژدی بریتانیکوس و فدر در تراژدی فدر میپردازیم.این سه،زنانیاند با انگیزههایی متفاوت و موقعیتهایی استثنایی. تفاوتهای فاحشی آنان را از یکدیگر متمایز میکند.با این حال عواملی مانند نحوهء برخورد گاه یکسان با مشکلات،وابستگی به گذشته و نقش تأثیرگذار هریک از این زنان بر سرنوشت دیگر شخصیتهای تراژدی،آنان را به یکدیگر شبیه میسازد.هریک از این نمایشنامهها جایگاه شخصیتهای تراژدی،آنان را به یکدیگر شبیه میسازد.هر یک از این نمایشنامهها جایگاه ویژهای در آثار راسین به خود اختصاص داده است.آندروماک نخستین موفقیت بزرگ او را در محافل ادبی رقم میزند. بریتانیکوس به شهرتش میافزاید،چرا که نویسنده برخلاف سنت معمول خود از اساطیر یونانی فاصله گرفته و به سراغ تاریخ روم باستان میرود.فدر نیز شناختهشدهترین و بحثبرانگیزترین نمایشنامهء او و نیز آخرین نمایشنامهای است که نویسنده در آن به اشتیاق و احساسات پرشور انسانی میپردازد.ضمن اینکه توجه خاص راسین به ظرافت رفتار قهرمان زن،و در عین حال پیچیدگی آن،بیانگر شناخت نویسنده از لایههای درونی احساسات زنانه است.
خلاصه ماشینی:
"آندروماک نیز با تلاش برای تحقق این آرمان«به جایگاهی حماسی در نمایش دست مییابد، چیزی که بسیار فراتر از موقعیت مادر آستیاناکس است،زیرا با هربار ظهور بر صحنه، دغدغههای خاطر خود را یادآور میشود،از جمله،دینی که به درگذشتگان دارد،عواملی که باعث پیوند او به گذشته میشود و همهء آنچه را که فرزندش پس از مرگ او باید بداند».
شخصیت آگریپین تا حد زیادی گواه این نظریهء بوتلر است که،چرا که او تنها در مقابل فرزند خود بخشنده به نظر میرسد و ضربهء آخر را نیز از جانب او دریافت میکند.
از سویی دیگر،دلخوری و عدم اعتماد،احساسی مشترک میان این مادر و فرزند است، زیرا نرون هم آگریپین را خوب میشناسد؛در صحنهء دوم از پردهء چهارم تراژدی به او گوشزد میکند که آنچه آگریپین انجام داده،در ظاهر به خاطر نرون اما در واقع در جهت حفظ منافع خود بوده است(همان،پردهء چهار،صحنهء دوم).
این امر از آنجا ناشی میشود که عنصر زمان در آثار راسین،ارزش واقعی خود را از دست داده است و از تراژدیهای او میتوان به عنوان زمان در آثار یاد کرد که در آن،امکان قرار گرفتن در زمان حال برای شخصیتها وجود ندارد.
همچنین به اعتقاد عدهای دیگر از تحلیلگران،تراژدیهای راسین علیرغم به تصویر کشیدن قدرت زنان،به منزلهء آینهء کوچکی از وضعیت زنان در قرن هفدهم،نیز به شمار میرود،جامعهای که حقوق اندکی برای بانوان قائل بود و یک زن هرگز نمیبایست از احساسات خود صحبت کرده و بهطور مستقیم به مردی ابراز علاقه کند؛مانند فدر که -------------- (1)-راسین،مقدمهء برنیس (Be?re?nice) علاقمندی خود را ابتدا نزد انون آشکار کرد(شرر،6891،6931)یا آندروماک که او نیز مانند دختران فرانسوی همدورهء راسین،حق انتخاب همسر خود را نداشت."