خلاصه ماشینی:
"معارف زبان و تعلیم زبان و ادبیات(قسمت سوم) دکتر خسرو فرشیدورد *یکی از وظایف زبانشناس و دستوردان واقعی، جلوگیری از روئیدن شبه دستور و شبه زبانشناسی در کشور است؛یعنی چیزی که سبب گمراهی مردم و ویرانسازی زبانست.
2-معارف زبان و لغتسازی و گسترش زبان زبان دائم در حال تغییر است،یکی از عوامل تغییر و تحول آن پیشرفت علوم و فنون و معارفست که زبان را بوضع لغات و مفاهیم تازه نیازمند میکند،باین معنی که زبان برای مفاهیم تازهء علمی و فنی و هنری و ادبی، بلغتهای جدید احتیاج دارد که آنها را از این طریقهها بدست میآورد: الف-آن عناصر را یا از خارج قرض و اقتباس مینماید،مانند:ارث،حج،زکوة،کت، ماشین.
البته لغتسازی باید طبق قواعد دستوری باشد ولی علاوه بر این شرایط دیگری هم دارد که یکی از آنها اینست که کلمههای تازه باید با عناصر زندهء زبان ساخته شوند و دیگر آنکه باید زیبا و خوشآهنگ باشند که ذوق مردم آنزا بپذیرد وگرنه لغات بدآهنگی مانند:«جنگ گاه»و«جنگگر»بجای«رزمگاه»و «پرخاشگر»مورد قبول مردم واقع نمیشود، حتی اگر فردوسی هم اینگونه لغتها را میساخت،کسی آنرا بکار نمیبرد زیرا جمع شدن دو«گ»در«جنگگاه»و«جنگگر»سبب کراهت سمع و ناخوشاهنگی این واژهها شده است.
دیدیم که با تدوین دستور و لغت و علوم زبانی میتوان زبان را بهتر آموخت و میتوان از تحول هرجومرجآفرین و بیش از حدش برای حفظ سنن فرهنگی و ملی و برای جلوگیری از قطع ارتباط بین گذشتگان و معاصران و آیندگان،زبان و لغات آن نباید بیش از حد لزوم تغییر کند."