خلاصه ماشینی:
"ثروت سرمایهداری تنها بهعلت ارزش گزاف خود برای تودۀ غیر سرمایهدار بدست آوردنی نیستاز اینرو مالکیت وسایل تولید صنعتی موجب انحصار اقتصادی در دستعدۀ قلیلی شد.
حال که پی بردیم رابطۀبازرگانی بین کشورهای صنعتی به نسبت زیاد روبه افزایش بوده است،اشاره به مطلب را نیز لازم میدانیم که قبل از آغاز انقلاب صنعتی قدرتاقتصادی و توانائی تولید کار در کشورهای دیرتر صنعتی شده و نیزمستعمرات،کموبیش یکسان بود،زیرا هر دو با ابزار تولید دستی کارمیکردند،درحالیکه صد سال بعد قدرت تولید کشورهای صنعتی چندبرابر شد،قدرت تولید اقتصادی در مستعمرات یا ثابت بود و یا افزایشاندکی را نشان میداد.
به عبارت دیگر: در سال 1750 در کشورهای اروپا و کشورهای دارای فرهنگ آنسوی دریاها شرائط حرکت مساوی برای صنعتی شدن وجود داشت،که 100 سال پس از آن این شرایط مساوی از میان رفته و امروز هموجود ندارد.
2-فقر هندوستان: در اینجا هند نمونهایست برای همه کشورهای جهان غیر صنعتی،که با قدرتهای صنعتی جهان روابط زیادی برقرار کرد.
حتی میتوان یک تابلو رسم کرد که رابطۀ نزدیک بین طولمدت فرمانروائی بریتانیا و فقر در حال افزایش را نشان دهد»قبل اززمان انگلیسها بنگال که زندگی نسبة مرفهی داشت امروز مسکن مردمیفقیر و گرسنه است.
قدر مسلم این است که در 1750 کاردستی هند از انگلیسها بدتر نبود،وگرنه نیازی به وارد کردن منسوجاتهندی به انگلستان ما قبل صنعتی وجود نداشت.
هاناآرنت )tdnerA hannaH( در کتاب خود تحت عنوان عناصر ومبادی حکمت توتالیتر اهمیت این قشرها را،که در همۀ قشرها یافتمیشوند،در تکامل امپریالیسم کاپیتالیستی(که بسادگی به صورت«امپریالیسم»مشخص میشود)تا فاجعه 1933 در آلمان و جنگ جهانیدوم متعاقب آنرا مورد بررسی قرارداد."