چکیده:
مدیریت دانش به عنوان یکی از فرایندهای اصلی سازمانهای دانش بنیان، شناخته می شود. امروزه بدون استفاده از قابلیتهای سیستم مدیریت دانش، مدیریت مؤثر دانش به سختی ممکن می شود؛ ناگزیر، برای استفاده مؤثر از این سیستمها، شناخت نیازهای سازمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، از آنجا که به طور معمول بودجه سازمانها محدود است و خرید و پیاده سازی این سیستمها نیازمند سرمایه گذاری زیادی است، اولویت بندی نیازهای سازمان نیز اهمیت می یابد. این مقاله چگونگی استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در شرکتهای دانش بنیان را نشان می دهد. به این منظور روشی به کار رفته که پیش از این برای انتخاب سیستمهای ویکی و مدیریت مستندات استفاده شده است. برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش 4 گام اصلی تعریف معیارها برای ارزیابی همکاری، انتخاب روش و سنجههای مناسب برای ارزیابی معیارهای همکاری، جمعآوری دادهها برای ارزیابی معیارهای همکاری و استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان تعریف شده است. برای جمعآوری دادهها، با طراحی پرسشنامه میزان تعاملات کاری افراد باهمدیگر در پژوهشکدهای اندازهگیری شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در شناخت نیازهای سازمانی است. از بین قابلیتهایی که باید یک سیستم مدیریت دانش داشته باشد، اهمیت قابلیت اجتماعیسازی، خارجیسازی، جستجو و بازیابی، حافظه تعاملی و فرادانش را با استفاده از این روش میتوان تعیین کرد. استفاده از این روش در مطالعه موردی نشان داد که سیستمهایی با امکان تولید سایتهای اطلاعاتی برای تبیین اطلاعات بین افراد از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر سیستمها برخوردار است. در پایان پیشنهاد شده برای دستیابی به شناخت کامل تر از نیازهای سازمانی و اولویتبندی سایر قابلیتهای سیستم مدیریت دانش، در کنار تحلیل شبکه اجتماعی از سایر روشها مانند ممیزی دانش استفاده شود.
Knowledge management is recognized as one of the necessary business processes of knowledge based organizations. Today، without the use of capabilities of knowledge management systems، effective management of knowledge is hardly possible; inevitably، for the effective use of these systems، recognizing the needs of the organization is of considerable importance. On the other hand، since organizations typically have limited budgets، and purchasing and implementing these systems require large investment، prioritizing organizational needs become a prominent issue. This article shows how to use social network analysis approach for extracting knowledge management system needs in knowledge based organizations. For this purpose، we used Pereira and Saoirse proposed method [1]، which were used before to select the document management systems or wiki system in an R&D organization. For knowledge management systems needs elicitation، we proposed four main stages: defined criteria for evaluating collaboration، selecting appropriate methods and measures to evaluate defined collaboration criteria، data collection for evaluating collaboration criteria، and knowledge management systems requirement elicitation. For data collection، the amount of interactions of individuals together in an institute is measured through a questionnaire. The results indicate application of social network analysis to identify organizational needs. Among features that a knowledge management system should have in order to be effective are: the importance of socialization، externalization، search and retrieval، transactive memory، and meta-knowledge capabilities، which can be determined by using this method. Applying the proposed method in our case study showed systems that can produce information sites to explain information among people has much higher importance than any other systems. At the end، it is proposed to achieve more complete understanding of organizational needs and priorities of other knowledge management system capabilities، and to use other methods such as knowledge audits along with social network analysis.
خلاصه ماشینی:
"اجتماعیسازی/خلق،انتقال/فراهمکننده برخی انواع کانال ارتباطی مستقیم میان اعضای سازمان خارجیسازی/خلق،کدگذاری،انتقال/حمایتکننده طوفان فکری،نمونهسازی یا دیگر قابلیتهای مشابه واردکردن دانش/خلق/بازکننده کانالی برای دانش خارجی به سازمان چارچوب اشتراکی/خلق،کدگذاری،انتقال/فراهمکننده یک تاکسونومی،آنتولوژی یا کارکردهای مشابه مخزن فیزیکی/کدگذاری،انتقال/فراهمکردن یک مخزن دانش از برخی انواع دانش گروهبندی/کدگذاری/فراهمکننده امکان ذخیره دانش برطبق گروههای از پیش تعیینشده(نظیر تاکسونومی)یافراهمکننده حمایت از شناسایی گروههای دانش جستجو و بازیابی/انتقال،کاربرد/فراهمکننده مکانیزمی برای جستجو و بازیابی حافظه تعاملی/انتقال،کاربرد/پیشنهادکننده مکانیزمهایی برای شناسایی«چه کسی چه چیزی را میداند»نظیر یک نقشه دانش یانمایشدهنده دانش همراه با دارنده فعلی یا خلقکننده فعلی فرادانش1(دانشدرباره دانش)کدگذاری،انتقال،کاربرد/فراهمکننده توانایی برای برچسب زدن دانش به هریک از دو طریق خودکار یا برطبق الگوی از قبلتعریفشده با اطلاعات درمورد دانش مدیریت رکوردها/چرخههای بازخورد/فراهمکننده مدیریت رکوردها یا قابلیتهای بایگانیکردن (1)- Meta Knowledge -انتخاب/طراحی سیستم مدیریت دانش امروزه با افزایش تعداد گزینههای فناورانه،موضوع اصلی ازطراحی یک سیستم مؤثر برای مدیریت دانش،به انتخابسیستم مناسب برای مدیریت دانش تغییر یافته است،زیراسیستمهای مختلف میتوانند خصوصیات مشابهی را ارائهدهند که از راههای مختلفی میتوانند پیادهسازی شود.
براساس این مدل چهار معیار ذیل برای ارزیابی همکاری درسازمان تعریف شد: -ظرفیت برقراری ارتباط داخل تیمها و میان تیمها (CCI) (1)- Construction Industry (2)- Divergent (3)- Generate (4)- Convergent (5)- Choose (6)- Communication (7)- CooPeration (8)- Coordination (9)- Collaboration &%01023FESG010G% -دسترسی و اشتراک آسان اطلاعات با روشی هماهنگ(ازطریق تعیین مسئولیت برای در دسترس قرار دادناطلاعات) (CC2) ٰ -پشتیبانی از درک فعالیتها در گروه (CC3) -پشتیبانی از تولید ایدهها و تحلیل مشکلات در سطحسازمانی و گروه (CC4) ام 2-انتخاب روش و سنجههای مناسب برای ارزیابیمعیارهای همکاری در سازمان همکاری بین افراد از طریق ارتباطات اجتماعی که بین آنهاوجود دارد اتفاق میافتد."