چکیده:
در فلسفه افلوطین و ملاصدرا، احد و واجب الوجود ویژگی هایی دارند که در سایر موجودات یافت نمی شود؛ و اگر صفات مشابهی در سایر موجودات وجود دارد، منشا آن همین مرتبه است. به همین ترتیب، صفاتی که در موجودات مادون احد و واجب الوجود یافت می شوند، چنانچه بر ضعف و نقص دلالت کنند، از این مرتبه سلب می شوند. علی رغم تفاوت های مبنایی میان این دو فیلسوف، که به بنیان های فلسفی و مذهبی آن ها مربوط است، مشابهت هایی نیز میان آن دو مشاهده می شود که با توجه به تاثیر سنت نوافلاطونی بر فلسفه اسلامی و به ویژه ملاصدرا، مقایسه میان این دو فیلسوف خالی از فایده نیست. توصیف وحدت حقیقی، نفی وجود محدود در احد و واجب الوجود، عدم اتکای فعل احد و واجب الوجود به اراده و علم زائد بر ذات و تناظر مرتبه عقل در فلسفه افلوطین با وجود منبسط و حقیقت وجود در فلسفه ملاصدرا، از نکات قابل بررسی در این مقایسه است.
خلاصه ماشینی:
"البته نفی این شناخت به معنای جهل او به ذاتش نیست؛زیرا نادانی در جایی است که دوچیز وجود داشته باشد و یکی از دیگری جاهل باشد؛اما چون أحد تنهاست،نیازمندشناخت چیزی نیست و چون چیزی در خود ندارد که آن را نشناسد،نیازمند به شناختخود نیست (Plotinus,1988,VI,9.
چیزی که نسبت به خود خودآگاهی پیدا میکند،چیزی است ناقص کهنخستینبار از طریق اندیشیدن کامل میشود و«دربارۀ أحد یا ذات نخستین نباید گفتکه خود را میشناسد؛زیرا این سخن افزایشی است که در حقیقت به معنی کاهش است» (Plotinus,1967,III,9.
در این برهان،از حقیقت وجود که چیزی غیر از واجب نیست بر وجود او استشهاد شده است و بههمین دلیل،ملاصدرا این برهان این برهان،میتوان توحید و سایر صفات حق مانند علم،حیات،قدرت واراده را برای او ثابت کرد(ملاصدرا،1386،ج 1،صص 394-395؛همو،1990،ج 6،صص 14-16؛و صص 24-25).
مشابهت میان نظریات افلوطین و ملاصدرا به اینموارد محدود نمیشود و چنانکه در بالا ملاحظه شد،در صفات و ویژگیهای بالاترینمرتبه که افلوطین از آن به أحد یاد میکند و ملاصدرا او را واجب الوجود یا موجود غنی ومستقل میخواند،شباهتهای محسوسی وجود دارد که میتوان به این موارد اشاره کرد: 1-پیوستگی عقل با أحد و مرحلۀ خروج و جدایی آن از او مشابه وجه بطون وظهور حقیقت وجود است؛با این تفاوت که عقل صادر شده از أحد،چون نمیتوانددوباره با أحد عینیت پیدا کند،عقل میشود و منشأ صدور سایر موجودات،و لذاموجودی مستقل میشود.
4-تجلی و منشأیت نسبت به عالم و موجودات بدون اراده و قصد زائد بر ذات؛افلوطین و ملاصدرا هر دو بر این تأکید دارند که تجلی أحد یا واجب الوجود باعثایجاد عالم شده است و نه قصدی در کار بوده و نه اجباری."